مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

نقش نو، برصفحه هستي كشيد

امتي گيتي گشايي آفريد

امتي از ماسوا بيگانه ئي

بر چراغ مصطفي پروانه ئي

امتي ازگرميحق سينه تاب

ذرّه‌اش شمع حريم آفتاب

كائنات از طيف او رنگين شده

كعبه‌ها، بت خانههاي چين شده

مرسلان و انبياء آباي او

اكرم[2] او نزد حق اتقاي او

كل مؤمن، اخوة اندر دلش

حرّيت سرمايه آب وگلش [3]

پيامراعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) اسوه كامل درتماميابعادزندگي ميباشد، طبيعي است كه الگو قراردادن سيره آن حضرت، براي مسلمانان امروز نيز، كارآمدترين راه‌كارها را براي تحقق وحدت اسلامي، ارايه مينمايد.

مقصود از وحدت

مراد از وحدت امت اسلامياين است كه مسلمانان در كنار حفظ مذاهب خود شان بر محور مشتركات ديني مثل توحيد، قرآن، پيامبر اعظم(صلی الله علیه و آله و سلم) و سنت وسيره نبوي در برابر خطراتي كه اصل اسلام وجامعه مسلمانان را تهديد ميكند، هم‌بستگي وهمدلي داشته باشند واز اختلافهاي گوناگون مذهبي، سياسي، نژادي، زباني و... كه موجب وهن وسستي امت اسلاميميشود، دوري كنند. پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) براي برپايي وحدت امت اسلاميراهبردهاي گوناگوني داشته است كه اين مسئله درسيره آن حضرت به خوبي تجلّي يافته است كه اينك به اختصار به بيان برخي آنها پرداخته ميشود:‌

وحدت ملّي وديني درسيره‌ نبوي

وجود مسلمانان مدينه، فصل جديدي در زندگي پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) گشود ؛ حضرت با ورودش به مدينه، راه‌كارهاي اساسي براي عزت واقتدار مسلمانان در پيش گرفت، پيمان نامهها وعقد قراردادهاي اخوت وبرادري بين گروههاي مختلف آن زمان، به امضاء رسانيده ومنعقد كرد كه اين مسئله ميتواند از بارزترين راهبردهاي وحدت اسلاميدر جامعه آن زمان باشد.

راه‌كارهاي سياسي- فرهنگي وحدت

الف ـ پيمان نامه‌ عمومي درمدينه

درآغازورودپيامبر به مدينه، ميان مسلمانان ويهوديان، تفاهم نسبي وجودداشت؛زيرا هر دو خداپرست وبت شكن بودند وجامعه يهوديان تصور ميكردند كه باتقويت اسلام ازحملات مسيحيان روم، در امان خواهند ماند. وانگهي ميان آنها و اوسيان وخزرجيان بستگيها وپيمانهاي ديرينه نيز وجود داشت. روي اين جهات، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ‌قراردادي دايربروحدت مهاجر وانصار نوشت ويهوديان مدينه (‌اوس وخزرج ) نيز آن را امضاء‌كردند، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آيين وثروت آنها را طي شرايطي محترم شمرد كه متن كامل آن را سيره نويسان ضبط كرده‌اند.[4] از آنجا كه اين قرارداد يك سند تاريخي زنده است و حاكي است كه چگونه پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ‌به آنان احترام ميگذاشته و با اين پيمان توانستند يك جبهه متحد در برابر دشمنان به وجود آورند، نقاط حساس اين سند را ذكرميكنيم. البته در مفاد قرارداد به‌ روشني قيد شده است كه مسلمانان امت واحده‌اي جدا از مردم ديگر هستند (انهم امة واحدة‌ من دون الناس) وارتباط بين مسلمانان وكافران نيست ونبايد بين مسلمانان دوري باشد.

1‌ـ‌ مسلمانان در برابر ظلم وتجاوز با هم متحد خواهند بود.

2 ـ‌ امضاء كنندگان پيمان، ملت واحد را تشكيل ميدهند، مهاجران قريش به رسم سابق خويش قبل از اسلام در پرداختن خونبها باقي هستند، اگر فردي از آنها كسي را كشت، يا فردي از آنها اسير گرديد، بايد به كمك هم خونبهاي اورا بپردازند واسير خود را بخرند.

3 ـ هيچ مؤمني بدون اشاره ساير مؤمنان در جهاد في سبيل الله صلح نميكند وصلح جز براي همگان اجرا نخواهد شد.

4 ـ تمامي گروه‌ها (‌كه به جنگ مشغول‌اند)‌به ترتيب وارد جنگ خواهند شد وجنگيدن به يك گروه (دو مرتبه پشت سر هم) تحميل نخواهد شد.

5 ـ‌ «‌ذمة الله» ‌نسبت به همه افراد يكسان است.

6 ـ‌ اگر اختلافي بين مسلمين بروز كرد، مرجع حل آن خدا ورسول خواهند بود.

7 ـ مسلمين، فرد مقروض ومديوني را كه دين او سنگين است، رها نخواهند ساخت، بلكه اورا كمك ميكنند.

8 ـ هيچ فرد با ايماني حق ندارد، مؤمني را براي خاطر كشتن كافري بكشد وهرگز نبايد كافري را بر ضد مسلماني ياري كند.
9
ـ‌ پيمان وعهد خدا با تمام مسلمانان يكي است، از اين نظر پست‌ترين آنها ميتواند تعهداتي در برابر كفار به‌ذمه بگيرد.

10 ـ مسلمانان دوستان وپشتيبان يكديگرند.

11 ـ هر فردي ازيهوديان ازما پيروي كند واسلام بياورد، از كمك وياري ما برخوردار خواهد بود وتفاوتي ميان او ومسلمان ديگر نخواهد بود وكسي حق ندارد اورا ستم كند ويا ديگري را بر ضد او تحريك كرده ودشمن اورا ياري نمايد.

12 ـ در عقد پيمان صلح بايد مسلمانان متحد شوند وهيچ مسلماني بدون جلب نظر مسلمان ديگر جز بر عدالت ومساوات نميتواند صلح برقرار كند.

در بخش ديگري از اين پيمان نامه تاريخي كه حاكي از روح وحدت طلبي ميان مسلمانان است، چنين آمده است:
1
ـ هيچ كس حق ندارد بدون اجازه «‌محمد » از اين اتحاديه بيرون برود.

2ـ خون هر مجروحي ( تا چه رسد به مقتول ) از اين افراد، محترم است وهر كس خون كسي را بريزد، قصاص دامنگير او شده وسرانجام خود و اهل بيت خود را هلاك كرده است مگر اينكه قاتل ستمديده باشد.

3ـ در جنگ‌هايي كه يهوديان ومسلمانان دوشادوش هم ميجنگند، هزينه هر كدام برعهده خود آنها است وهر كس كه با متحدان اين پيمان بجنگد بايد متحدانه با او جنگيد.

4ـ مناسبات هم پيمان بر اساس نيكي وخوبي است وبايد از بدي دور باشند.

5ـ هيچ كس نبايد در حق هم پيمان خود ستم كند، در چنين صورت بايد ستمديده را ياري كرد.

6 ـ داخل «‌يثرب»‌ براي امضاء كنندگان اين پيمان منطقه حرم اعلام ميگردد.

7ـ جان همسايگان كساني كه پناه داده شده‌اند، بسان جان مااست، نبايد به او ضرر رسانيد.

9 ـ مسلمانان ويهوديان امت واحده‌اند وماننديك ملت در مدينه زندگي خواهند كرد وهر يك دين خودرا دارند.

باتوجه به مفاد پيمان‌نامه به دست ميآيدكه پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) براي ايجاد احساسات مشترك ملي وديني، تلاش فراوان نموده‌اند و به شهادت تاريخ موفقيتهاي قابل توجهي نيز به دست آورده است كه يكي از راه‌كارهاي اساسي درجهت تحقق وحدت امت اسلاميدر آن عصر وزمان مطرح بوده است وامروزه نيز تحريك احساسات مشترك ملي وديني نقش بسزايي دربسيج عموميتوده‌ها وايجاد هم‌بستگي وهمدلي دارد.

ب ـ پيمان نامه برادري در مدينه

از آن جايي كه مهاجر وانصار پرورش يافته دو محيط مختلف بودند، در طرز تفكر ومعاشرت، فاصله زيادي با هم داشتند ؛اوسيان و خزرجيان كه جمعيت انصار را تشكيل ميدادند، صدوبيست سال باهم جنگ كرده و دشمنان خوني همديگر بودند وبا اين اختلافات ادامه حيات ديني وسياسي مسلمانان به هيچ وجه امكان پذير نبود، ولي پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ‌تمام اين مشكلات را با ياري خداوند، خردمندانه حل نمود، حضرت از طرف خدا مأمور شد كه مهاجر وانصار را با يكديگر برادر كنند؛ روزي در يك انجمن عموميرو به هواداران خود كرده وفرمود:‌«‌تأخّوا في الله اخوين اخوين؛ دو تا دوتا با يكديگر برادرديني شويد.»[5]طبق بيان سيره ابن اسحاق، پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ‌ميان يارانش (از مهاجرين وانصار)‌پيمان برادري ميبندد تا دوتن دو تن در راه خدا برادر ميشوند. آن‌گاه دست علي بن ابيطالب (علیه السلام) را گرفته، ميگويد: ‌اين برادر من است.بدينسان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) كه سرور پيامبران وامام پرهيزكاران وفرستاده پروردگار عالميان است ودر ميان بندگان خدا همتا وهمانندي ندارد، با علي بن ابيطالب (ع)‌برادر ميشود. حمزه پسر عبدالمطلب كه شير خدا وشير پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ‌و عموي او است، با زيد بن حارثه كه آزاد شده پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ‌است، برادر ميشود چنان‌كه حمزه در جنگ احد وقتي كارزار آغاز ميكند، وصيت ميكند كه اگر كشته شد، زيد بن حارثه ميراث‌دار وي خواهد بود. جعفر بن ابيطالب ملقب به ذوالجناحين ((پرنده بهشت)) با معاذ بن جبل كه از قبيله بني سلمه است، برادر ميشود. ابوبكر پسر ابي قحافه با خارجة ‌بن زهير از قبيله بلحارث بن خزرج برادر ميشود. عمر بن خطاب با عتبان بن مالك از قبيله بني سالم بن عوف برادر ميشود. ابو عبيده جرّاح كه عامر بن عبدالله نام دارد با سعد بن معاذ از قبيله عبدالاشهل برادر ميشود. زبير بن عوّام با سلمه بن سلامة‌ از قبيله بلحارث بن خزرج يا به‌روايتي با عبدالله بن مسعود هم پيمان بني زهره برادر ميشود.طلحه بن عبيدالله با كعب بن مالك از قبيله سلمه، سعد بن زيد بن عمر با اُبيّ بن كعب از قبيله بني النجار، مصعب بن عمير بنهاشم با ابو ايوب انصاري (خالد‌بن‌زيد) ازقبيله بني النجار، ابو حذيفه پسر عتبه ‌بن ربيعه با عباد بن بشر از قبيله عبد الاشهل، عمار بن ياسر (هم پيمان بني مخزوم) باحذيفه بن اليمان از قبيله عبدعيس وهم پيمان قبيله عبدالاشهل، ابوذر(كه همان بُريربن جناده يا جُندَب بن جُناده غفاري باشد )با منذربن عمرو از قبيله بني ساعده، حاطب بن ابي بَلتَعه(هم پيمان بني اسد)با عُوَيم بن ساعده از قبيله عمرو بن عوف، سلمان فارسي با ابودرداء(عويمر بن ثعلبه) ازقبيله بلحارث بن خزرج، بلال (آزاد شده ابوبكر ومؤذن پيامبر«ص») با ابورُوَيحه عبدالله بن عبد الرحمن خثعميبرادر ميشوند.[6]
اين پيمان براي ياران پيامبر چنان عزيز است كه بعدها وقتي عمر بن خطاب ديوان حقوق مجاهدان را تدوين ميكند وبلال ميخواهد به شام رفته و جهاد كند، عمر ازاوميپرسد حقوقت را اي بلال به كه ميسپاري ؟ ميگويد: به ابو رويحه، من هرگز از او جدا نخواهم گشت ! به احترام وبه سپاس آن پيمان برادري كه رسول خدا ميان آن دوبسته است...[7]
برخي انديشمندان ميگويند:‌« كار اين مساوات وبرادري بدانجا كشيد كه هر مسلماني برادر مسلمان خود را برخويشتن مقدم ميداشت.چنانكه نوشته‌اند، روز تقسيم غنيمت‌هاي جنگي بني نضير، پيامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) ‌به انصار گفت اگر مايل باشيد مهاجران را در غنيمت شريك كنيد واگر نه همه از آن شما باشد. انصار گفتند مانه تنها غنيمتها را يكجا به برادران مهاجر خود ميبخشيم بلكه آنان را در مال‌ها وخانههاي خود شريك ميكنيم.[8]

پيامبر با طرح اخوت وبرادري توانست وحدت اسلاميرا تحقق بخشد ومسلمانان را ازخطرات تهديدكننده، حفظ نمايندكه سيصد نفرازمهاجروانصاررا بايكديگر، برادرنمود و رو به مسلمانان ميكرد و ميگفت: فلاني! توبرادر فلاني هستي.
سليمان قندوزي مي‌گويد: امام علي بعدازهمه باپيامبر عقد اخوت بست. آن حضرت به پيامبر عرض ميكند كه اصحاب خودرا بايگديگربرادركرديدولي عقد اخوت ميان من وديگري برقرار نكرديد. پيامبر درجواب فرمود: به‌خدايي (كه مرابراي هدايت مردم مبعوث فرموده) سوگند: به اين علت كار برادري تورا عقب انداختم كه ميخواستم درپايان با توبرادر شوم؛ تونسبت به من مانندهاروني نسبت به موسي، جز اين كه پس ازمن پيامبري نيست. توبرادر ووارث من هستي.[9]

ج ـ ايجاد وحدت ديني

پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) براي تحقق بخشيدن وحدت امت اسلاميدر سخنانش پس از فتح مكه درمسجد الحرام ميگويد:«‌المسلم اخو مسلم والمسلمون هم يد واحدة علي من سواهم تتكافوا دمائهم يسعي بذنبهم ادناهم.» [10]
امام صادق(ع)نيزاين قضيه راشرح داده است: «مسلمان برادر مسلمان است، به اوستم نميكندواوراخوار نميسازدوبه اوخيانت نميكند، برعهده مسلمانان است كه نسبت به پيوند بايكديگروياري رساندن درشفقت ومواسات با نيازمندان ومهرباني نسبت به هم بكوشند تا همان‌گونه كه خداي عزوجل فرمانتان داده است:«ميان خود مهربان‌اند»، نسبت به هم مهربان باشيد و نسبت به گرفتاري ايشان كه از چشم شما پنهان مانده، اهتمام داشته باشيد؛ چنان‌كه گروه انصار دردوران رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) اين چنين بودند.»[11]پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد:« دست خدا با جماعت است.»‌[12] «دست خدا با جماعت است وشيطان هنگامي با كسي است كه با جماعت به مخالفت پردازد.»[13] چنان كه ملاحظه ميشود ايجاد حس مشترك ديني بين مسلمانان در كلام زيباي آن حضرت كاملا مشهود است. البته رمز وحدت در روح انسان با ايمان وديندار وجود دارد، به گفته مولوي:

جان گرگان وسگان ازهم جداست

متحد جان‌هاي مردان خداست

پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) ميفرمايد:«‌بر شما باد به جماعت؛ زيرا دست خدا با جماعت است وشيطان با يك تن همراه واز دو تن دورتر است.»[14]بنابراين پيامبر، مسلمانان رابرادر همديگر ميداندوبايدمثل دست واحد محكم واستوار ازجامعه توحيدي، دفاع نمايند.

د ـ نفي قوم‌گرايي

يكي از راه‌كارهاي پيامبر اعظم (صلی الله علیه و آله و سلم) در جهت تحقق وحدت امت اسلامينفي نژادپرستي، ق

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ دو شنبه 9 بهمن 1391برچسب:وحدت در سيره پيامبر(صلی الله علیه و آله و سلم, ] [ 16:39 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب