مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| |||
|
هستي شناسي و انسان شناسي امام خميني تحت تاثير انديشه عرفاني قرار دارد. 2. حوزه سياست الف – مقام عرفاني فاطمه (س) امام خميني در آثارشان مقام ائمه اطهار (س) را به لحاظ مراتب معنوي و باطني مساوي رسول الله (ص) دانستهاند، اگرچه رسول اكرم (ص) در باطن اصل و ائمه (ع) پيرو و به تبع آن حضرت مطرح شدهاند، اما از آنجا كه "كلهم نور واحد" هستند، ترتب پيامبر (ص) بر حضرت زهرا (س) ترتب زماني است و نه رتبي. به نظر امام خميني رسول اكرم (ص) و ائمه (ع) قبل از اين عالم، انواري بودهاند در ظل عرش، و در انعقاد نطقه و طينت از بقيه مردم امتياز داشتهاند و مقاماتي دارند الي ماشاءالله، چنانكه در روايات معراج جبرئيل عرض ميكند:لو دنوت انمله لاحترقت (هرگاه كمي نزديكتر ميشدم، سوخته بودم) يا اين فرمايش كه" ان لنا مع الله حالات لايسعه ملك مقرب و لانبي مرسل" (ما با خدا حالاتي داريم كه نه فرشته مقرب آن را ميتواند داشته باشد و نه پيامبر مرسل"، اين جزء اصول مذهب ماست كه ائمه (ع) چنين مقاماتي دارند... اين مقامات سواي وظيفه حكومت است. (ولايت فقيه ص 53-54(مطابق اين انديشه، اگر حضرت زهرا (س) در زمان پيامبر (ص) ميبودند رسالت را بر عهده ميگرفتند.نكته عرفاني ديگري كه امام به تبع از عارفان بزرگوار اسلام در مقام حضرت زهرا (س) به خوبي تحليل كردهاند، در تفسير سوره ليلهالقدر است، عارفان در آثارشان نماد روز را به اميرالمومنين(ع) و نماد شب را به حضرت زهرا (س) تطبيق كردهاند. روز مظهر ولايت و شب مظهر غيب است.در روز ماه رمضان تكليف روزهداري بر عهده روزه دار است و در شب رمضان، تكليف برداشته ميشود. در روايات شيعه، ليلهالقدر را به صديقه طاهره (س) تطبيق نمودهاند. در حقيقت ليلهالقدر از باطن مبارك فاطمه نازل ميشود. به اعتقاد امام خميني دلالت بر آنچه احتمال داديم از حقيقت ليلهالقدر ميكند حديث شريف طولاني كه در تفسير برهان از كافي شريف نقل فرموده و در آن حديث است كه نصراني ميگفت به حضرت موسي بن جعفر كه تفسير باطن " حم والكتاب المبين انا انزلناه في ليله مباركه اناكنا منذرين، فيها يفرق كل امر حكيم" (دخان11-4) چيست، امام فرمود: اما "حم" محمد صلي الله عليه و آله است و اما "كتاب مبين" اميرالمومنين علي است و اما "اليله" فاطمه عليهماالسلام است. (آدابالصلوه،329-330) ادامه مطلب [ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:حضرت فاطمه (س) در انديشه امام خميني (ره), ] [ 9:57 ] [ اکبر احمدی ]
[
فاطمه زهرا (سلام الله عليها) يگانه بانوي بزرگ اسلام است كه شناخت حقيقي ابعاد وجودي اين سرور زنان دو جهان تنها در عهده ائمه اطهار عليهم السلام و از طريق قرآن مجيد و كلام معصومين(علیهم السلام) امكان پذير خواهد بود و از همين رو ادعاي شناخت و معرفت حقيقي اين شخصيت با عظمت فقط برازنده انسان كامل و معصوم است. حضرت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) در تاريخ اسلام بانويي نمونه و يگانه است كه در عرصه هاي مختلف جايگاه درخشنده اش بروز و ظهور پيدا كرده است و شان و منزلت اين كوثر پرعظمت در روايات و احاديث و تفاسير و تاويل هايي كه از سوي معصومين به آن اشاره گرديد بارها يادآوري شده است. احاديثي كه فضايل حضرت زهرا را بيان مي كند بسيار زياد است اما آنچه كه در اين نوشتار به آن پرداخته شده، رواياتي است كه در تفسير و تاويل و بيان شان نزول برخي از آيات قرآن درباره فاطمه(سلام الله علیها) وارد شده است. بديهي است كه اين مطالب تنها گوشه اي از فضايل شخصيت باعظمت فاطمه زهرا(سلام الله علیها) است كه اينك با هم آن را از نظر مي گذرانيم. شناخت فاطمه (سلام الله علیها) محوريت ليله القدر در تفسير فرات كوفي از امام صادق(علیه السلام) درباره آيه نخست سوره قدر «انا انزلناه في ليله القدر» روايت شده است كه حضرت فرمودند: منظور و مراد از «ليله» فاطمه است و مقصود از «القدر» الله جل جلاله است، پس هر كسي كه فاطمه(س) را آن گونه كه حق آن است، بشناسد، به تحقيق شب قدر را درك كرده است و همانا او فاطمه ناميده شد زيرا كه مردم از شناخت او بازماندند (عاجز ماندند). (1) آيين پايدار در كتاب البرهان في تفسير القرآن، نوشته سيدهاشم بحراني، در تفسير آيه پنجم سوره بينه آنجا كه خداوند متعال مي فرمايد: «ذلك دين القيمه» از حضرت امام محمدباقر(ع) روايت شده كه فرمودند: منظور از اين آيه فاطمه(س) است (2)در اين رابطه بايد گفت كه ولايت اهل بيت(ع) لازمه قبولي همه فرائض و عبادات است و در حقيقت دين بدون ولايت محمد و آل محمد كامل و پايدار نيست و اينكه در روايت، پايداري دين به (محبت) فاطمه (و ذريه او) تفسير شده است، حاكي از همين مطلب مهم مي باشد. فاطمه زهرا بر اساس سخنان معصومين عليهم السلام حجت و نشانه الهي بر اين ذوات مقدسه بوده است و ولايت و محبت او و فرزندانش يكسان و در راستاي ولايت الهي است و آييني كه اين ولايت را همراه نداشته باشد پايدار نمي ماند. (3)همچنان كه امام صادق(ع) مي فرمايند: هنگامي كه بنده اي در آخرت در برابر خداوند متعال قرار مي گيرد، نخست درباره نمازهاي واجب، زكات، روزه و ولايت ما اهل بيت مورد سوال قرار مي گيرد، پس اگر به ولايت ما اقرار نموده و بر اين عقيده از دنيا رخت بربسته باشد، نماز، زكات، روزه و حج او مورد قبول حق تعالي خواهد بود، اما چنانكه اقرار به ولايت ما نكند هيچ يك از اعمال او پذيرفته نخواهد شد. (4) ادامه مطلب [ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:فضايل قرآني فاطمه(سلام الله علیها ), ] [ 9:53 ] [ اکبر احمدی ]
[
حضرت زهرا(س) براي پيامبر(ص) بسيار عزيز و گرامي بود و همين موقعيت و محبوبيت او بود که برخي از همسران رسول خدا(ص) را که صاحب فرزندي از آن حضرت نشده بودند، روي فاطمه(س) حساس کرد. براي نشان دادن محبوبيت فاطمه نزد پدر که، هم امري طبيعي بود و هم ناشي از عظمت وجودي شخص فاطمه، که البته خواهرانش از آن عظمت بيبهره بودند، شواهد زيادي ميتوان از اخبار تاريخي نقل شده در منابع اسلامي به دست آورد.از جمله محمد بن سعد در کتاب طبقات (ج 8، ص 22) گويد: وقتي رسول خدا(ص) وارد مدينه شد، براي مدت يک سال يا نزديک به آن در خانه ابوايوب انصاري بود. وقتي فاطمه را به ازدواج علي درآورد، به علي فرمود: خانهاي براي خود پيدا کن. علي منزلي را يافت که از خانه رسول خدا(ص) دور بود. در همان جا ازدواج کرد. اندکي بعد رسول خدا(ص) نزد فاطمه آمد و فرمود: من ميخواهم تو را به منزلي که به من نزديک باشد انتقال دهم. فاطمه عرض کرد: شما با حارثه بن نعمان صحبت کنيد تا خانهاش را به ما بدهد. حضرت فرمود: حارثه يک بار به خاطر من خانهاش را عوض کرده و من اين بار حيا ميکنم چنين درخواستي از او بکنم. خبر به حارثه رسيد و او خانهاش را به فاطمه و علي واگذار کرد. وي نزد پيامبر آمد و گفت: اي رسول خدا، شنيدهام که تو ميخواهي فاطمه را نزد خود بياوري. اينها منازل من است که بهترين خانههاي بنونجار است. من و اموالم براي خدا و رسول است. مالي که تو از من در اختيار بگيري بهتر از مالي است که از من نپذيري. حضرت فرمودند: راست ميگويي، خداوند به تو برکت دهد و به اين ترتيب بود که فاطمه به خانهاي چسبيده به خانه پيامبر منتقل شد. ادامه مطلب [ پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:محبوبيت فاطمه نزد پيامبر(ص), ] [ 9:50 ] [ اکبر احمدی ]
[
درباره سيره و زندگاني فاطمه زهرا (سلامالله عليها) تاكنون مطالب متعدد و گوناگوني منتشر شده است. در اين زمينه بايد گفت، رويكرد اين مطالب با اينكه عمدتا متوجه وجهه سياسي دختر پيامبر(ص) ميباشد، اما نه تنها آنگونه كه بايد تأثير و ابعاد حركت زهرا(س) را پس از ارتحال پيامبر(ص) تبيين نكرده، بلكه اذهان را از توجه به ديگر ابعاد وجودي آن بزرگوار، نيز بازداشته است. يک زوج نمونه شواهد تاريخي فراواني وجود دارد که نشان دهد، علي(ع) و فاطمه(س) يک زوج نمونه بودهاند. هر دو مسؤوليتپذير و کوشا و در عين حال صميمي و با معرفت، زندگي زيباي خود را اداره ميکردند. فاطمه(س)، خواستگاران متعددي داشت که مورخان به نام آنها اشاره کردهاند. از جمله، دو نفري که بعدها خليفه شدند و اگر نتوانستند، دختر پيامبر(ص) را بگيرند، دست کم توانستند دخترانشان را راهي خانه آن حضرت کنند. محمد بن سعد گويد: آن دو نفر به خواستگاري آمدند، اما پيامبر(ص) نپذيرفت. وقتي علي(ع) به خواستگاري آمد، آن حضرت درخواست او را پذيرفت و به او فرمود: «لست بدجال». ابن سعد در تفسير اين کلمه ميافزايد: پيامبر فرمود من دجال نيستم. دليلش هم آن بود که قبلا وعده فاطمه(س) را به علي(ع) داده بود (طبقات الکبري، ج 8، ص 19). اما برخي علاقهمند هستند تا آن جمله را اين چنين بخوانند: «تو دجال نيستي». اين طعنهاي به ديگران بود. شايد همين احتمال بود که سبب شد تا کساني از محدثان سني، از قديم منکر اين خبر بشوند و آن را دروغ بدانند. ادامه مطلب
بیا در کوچه باغ شهر احساس غم آلاله را جدی بگیریم اگر نیلوفری دیدیم زخمی برای قلب پردردش بمیریم بیا در کوچه های تنگ غریب برای هر غریبی سایه باشیم بیا هرشب کنار نور یک شمع به فکر پیچک همسایه باشیم بیا ما نیز مثل روح باران به روی یک رز تنها بباریم بیا در باغ بی روح دلی سرد کمی رویای نیلوفر بکاریم بیا در یک شب مهتابی و صاف کمی هم صحبت یک یاس باشیم اگر صد بار قلبی را شکستیم بیا یک بار با احساس باشیم بیا با احترام قصه عشق به قدر شبنمی حیران بمانیم بیا گه گاه از روی محبت کمی از درد لیلی را بخوانیم
حضرت حیدر به نام فاطمه حساس بود خلقت از روز ازل مدیون عطر یاس بود ای که بستی راه را در کوچه ها بر فاطمه گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود سالروز شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها ) را به محضر امام عصر ( عج ) و عموم مسلمانان جهان تسليت مي گويم و از خداوند متعال ، توفيق پيمودن راه آن بزرگوار را مسئلت مي نمايم .
(آيه 69)ـ ولى باز آنها دست از پرگويى و لجاجت برنداشتند و ((گفتند: ازپروردگارت بخواه كه براى ما روشن كند كه رنگ آن بايد چگونه باشد))؟! (قالواادع لنا ربك يبين لنا ما لونها).مـوسـى (ع ) در پـاسـخ ((گـفـت : خـدا مـى فـرمايد: گاو ماده اى باشد زرد يكدست كه رنگ آن بينندگان را شاد و مسرور سازد)) (قال انه يقول انها بقرة صفرآ فاقـع لونها تسر الناظرين ). ادامه مطلب [ چهار شنبه 16 فروردين 1391برچسب:لجاجت بنى اسرائيل, ] [ 17:16 ] [ اکبر احمدی ]
[
اين آيه به روح عصيانگرى و نافرمانى حاكم بر يهود و علاقه شديد آنها به امور مادى اشاره مى كند, نـخـسـت مـى گويد: ((قطعا حال كسانى را كه از ميان شما درروز شنبه نافرمانى و گناه كردند دانستيد)) (ولقد علمتم الذين اعتدوا منكم فى السبت ).و نـيـز دانـسـتيد كه ((ما به آنها گفتيم : به صورت بوزينه گان طرد شده اى درآييد وآنها چنين شدند)) (فقلنا لهم كونوا قردة خاسئين ).(آيـه 66)ـ ((ما اين امر را كيفر و عبرتى براى مردم آن زمان و زمانهاى بعد قرارداديم )) (فجعلناها نكالا لما بين يديها وما خلفها).((و همچنين پند و اندرزى براى پرهيزكاران )) (وموعظة للمتقين ).شرح اين ماجرا ذيل آيات (163 تا 166) سوره اعراف خواهد آمد و خلاصه آن چنين است : ((خداوند بـه يـهـود دسـتـور داده بـود, روز ((شـنـبـه )) را تعطيل كنند,گروهى از آنان كه در كنار دريا مـى زيـسـتند به عنوان آزمايش دستور يافتند از دريا درآن روز ماهى نگيرند, ولى از قضا روزهاى شـنبه كه مى شد, ماهيان فراوانى بر صفحه آب ظاهر مى شدند, آنها به فكر حيله گرى افتادند و با يـكـنـوع كلاه شرعى روز شنبه ازآب ماهى گرفتند, خداوند آنان را به جرم اين نافرمانى مجازات كرد و چهره شان را ازصورت انسان به حيوان دگرگون ساخت ))!.
ادامه مطلب
در اين آيه مساله پيمان گرفتن از بنى اسرائيل , براى عمل به محتويات تورات و سپس تخلف آنها از ايـن پـيـمـان اشـاره شـده اسـت , نخست مى گويد: ((به خاطربياوريد زمانى را كه از شما پيمان گرفتيم )) (واذ اخذنا ميثاقكم ).((و طور را بالاى سر شما قرار داديم )) (ورفعنا فوقكم الطور).((و گفتيم آنچه را از آيات الهى به شما داده ايم با قدرت و قوت بگيريد)) (خذوام آتيناكم بقوة ).((و آنـچـه را در آن اسـت دقـيـقـا به خاطر داشته باشيد (و به آن عمل كنيد) تاپرهيزكار شويد)) (واذكرا ما فيه لعلكم تتقون ).(آيـه 64)ـ ولـى شـمـا پيمان خود را به دست فراموشى سپرديد ((و بعد از اين ماجرا, روى گردان شديد)) (ثم توليتم من بعد ذلك ).((و اگـر فـضـل و رحـمت خدا بر شما نبود, از زيانكاران بوديد)) (فلولا فضل اللّه عليكم ورحمـته لكنتم من الخاسرين ).چگونه كوه بالاى سر بنى اسرائيل قرار گرفت ؟. مفسر بزرگ اسلام مرحوم طبرسى از قول ((ابن زيد)) چنين نقل مى كند:هنگامى كه موسى (ع ) از كـوه طـور بـازگشت و تورات را با خود آورد, به قوم خويش اعلام كرد كتاب آسمانى آورده ام كه حـاوى دستورات دينى و حلال و حرام است ,دستوراتى كه خداوند برنامه كار شما قرار داده , آن را بگيريد و به احكام آن عمل كنيد.يهود به بهانه اين كه تكاليف مشكلى براى آنان آورده , بناى نافرمانى وسركشى گذاشتند, خدا هم فرشتگان را مامور كرد, تا قطعه عظيمى از كوه طور رابالاى سر آنها قرار دهند. ادامه مطلب
بدون شك , تنوع از لوازم زندگى و جز خواسته هاى بشر است , كاملا طبيعى است كه انسان پس از مـدتـى از غذاى يكنواخت خسته شود, اين كار خلافى نيست پس چگونه بنى اسرائيل با درخواست تنوع مورد سرزنش قرار گرفتند؟. پـاسخ : به خوبى مى دانيم كه آيات قرآن يكديگر را تفسير مى كنند, قرآن درآيه 85 سوره آل عمران مـى گـويـد: ومـن يـبتغ غير الا سلام دينا فلن يقبل منه : ((هر كس دينى غير از اسلام براى خود انتخاب كند پذيرفته نخواهد شد)).
در ايـنـجـا بـه فـراز ديگرى از زندگى بنى اسرائيل برخورد مى كنيم كه مربوط به ورودشان در سـرزمين مقدس است نخست مى گويد:)) به خاطر بياوريد زمانى را كه به آنها گفتيم داخل اين قريه (يعنى سرزمين قدس ) شويد)) (واذ قلنا ادخلوا هذه القرية ).((قـريـه )) گـرچه در زبان روزمره ما به معنى روستا است , ولى در قرآن و لغت عرب به معنى هر محلى است كه مردم در آن جمع مى شوند, خواه شهرهاى بزرگ باشد يا روستاها, در اينجا و منظور بيت المقدس و اراضى قدس است .سپس اضافه مى كند: ((از نعمتهاى آن بطور فراوان هر چه مى خواهيدبخوريد)) (فكلوا منها حيث شئتم رغدا).((و از در (بيت المقدس ) با خضوع و تواضع وارد شويد)) (وادخلواالباب سجدا) و بگوييد: ((خداوندا! گناهان ما را بريز)) (وقولوا حطة ).((تا خطاهاى شما را ببخشيم و به نيكوكاران ـعلاوه بر مغفرت و بخشش گناهان ـ پاداش بيشترى خواهيم داد)) (نغفر لكم خطاياكم وسنزيد المحسنين ).بايد توجه داشت كه ((حطه )) از نظر لغت به معنى ريزش و پايين آوردن است ,و در اينجا معنى آن اين است كه : ((خدايا از تو تقاضاى ريزش گناهان خود را داريم )).(آيـه 59)ـ ولى چنانكه مى دانيم , و از لجاجت و سرسختى بنى اسرائيل اطلاع داريم , عده اى از آنها حـتـى از گفتن اين جمله نيز امتناع كردند و به جاى آن كلمه نامناسبى بطور استهزا گفتند لذا قـرآن مـى گـويـد: ((اما آنها كه ستم كرده بودنداين سخن را به غير آنچه به آنها گفته شده بود تغيير دادند)) (فبدل الذين ظلموا قولاغيرالذى قيل لهم ).((ما نيز بر اين ستمگران به خاطر فسق و گناهشان , عذابى از آسمان فروفرستاديم )) (فانزلنا على الذين ظلموا رجزا من السم بما كانوا يفسقون ).
ادامه مطلب [ سه شنبه 15 فروردين 1391برچسب:لجاجت شديد بنى اسرائيل , ] [ 16:55 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
| |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |