مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
انسان يك موجودي است از ماده و غير ماده. نگاه ما اين است.(1- انسان ماده نيست. 2- هم ماده است، 3- هم ماوراي ماده. و انسان مختار است). ميتواند خوب باشد، ميتواند بد باشد. آيا ما اختيار داريم يا نه؟ دلايلي كه ما اختيار داريم زياد است. من چهار تا دليل ميگويم . قند براي همه شيرين است. ببينيد سؤال از من و جواب از شما. 1- انسان در عمرش پشيمان ميشود يا نميشود؟ با هم بگوييد... بله! اگر پشيمان ميشود پيداست كه انسان آزاد است. چون اگر مجبور بود، آدم مجبور پشيمان نميشود. اينكه ميگويد: چرا انجام دادم، يعني ميتوانستم انجام ندهم. پس پشيماني دليل بر اين است كه انسان آزاد است. كسي نگويد: آقا من نميتوانم خوب باشم. در اين اوضاع، در اين فيلمها، ماهوارهها، در اين خانواده با اين پدر ، با اين مادر، با اين معلم، با اين مجلّه، من نميتوانم خوب باشم. كسي نميتواند بگويد: با اينكه هوا سرد است، من نميتوانم سرما نخورم. نخير! سالها زمستان آمد و رفت، همه جا هم سرد بود. و شما سرما نخوردي. يك بوليز پوشيدي. پس نميشود گفت: چون همهجا سرد است، پس من هم بايد سرما بخورم. چون هوا داغ است پس من هم گرما بخورم. نه، همهجا داغ است. اما شما با يك بادبزني، با يك پنكهاي، با يك كولري، جايت را عوض ميكني. به هر حال يك شكلي خودت را نگه ميداري. چطور در خيابان و كوچه همهچيز ريخته است. ولي شما با پوشيدن يك كفش پايت را از همه رقم تيغ و شيشه حفظ ميكني. به همان دليلي كه پايت را حفظ ميكني، در زمستان با يك جُبّه، سرما را از خودت دور ميكني، با يك باد بزن گرما را از خودت دور ميكني، نميشود گفت: چون فساد است، بلكه يك اراده ميخواهد. ادامه مطلب [ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:زيربناي تربيت انسان اراده و اختيار, ] [ 17:30 ] [ اکبر احمدی ]
[
ما مأموريم كه از خرافات دوري كنيم. اگر تربيت نباشد انسان دنبال خرافات ميرود. حتي در مسائل سير و سلوك هم اگر دستمان را در دست پيغمبر نگذاريم ما را يك جايي ميبرند كه معلوم نيست كجا ميبرند. نصيحتهايي كه ميكنند، نصيحتهاي بدي است. حتي كارشناسان ما آنجايي كه دستشان را از دست انبيا جدا كردند، كارشناسان ناشي هستند. الآن بچههاي ايران ميخوانند. در آفريقا رودخانهي فلان از تانزانيا به زيمباوه ميرود. رود فلانجا به فلان دريا ميرسد. مثلاً حالا رود زيمباوه به فلان دريا رسيد، من چه خاكي بر سرم كنم؟ اين چه نقشي دارد براي من ميگويي؟ كوه هيماليا در شعاع فلان، سلسله جبال فلان، الآن اين اطلاعات چه نقشي براي من دارد. خدا ميداند اينقدر حرف بيخود در كتابهاي آموزش و پرورش هست. كه نه واجب است. نه مستحب است. نه نياز فرد است. نه نياز جامعه است. همه هم كارشناسها نوشتند. روز قيامت بايد جواب بدهند. این كاغذي كه حرام ميشود. آن استادي كه پول ميگيرد و اينها را ميگويد. آن عمري از جوانها كه صرف حرفهايي ميشود كه آنوقت ديپلم ما هزارها مطلب بايد بلد باشد، بلد نيست. و هزارها مطلب كه هيچ نيازي به آن نيست. آنچه نياز ندارد ياد ميگيرد. و آنچه نياز دارد، نميداند. بايد در كتابها يك كودتا شود. كودتا، با اينكه ويرگول و تشديد آن را هم عوض كنيم كافي نيست. هرچه ميخوانيم بايد يا مشكل فردي در آن حل شود، يا مشكل جامعه. وگرنه به من چه؟ شما بنويس بوعلي سينا چند كيلو است. خوب مگر الان مشكل ما وزن بوعلي سينا است. ما علم بوعلي سينا را ميخواهيم. نه وزن او را! ما مأمور هستيم به دوري از حرفهاي بيخود، آداب و رسوم غلط، دوري از خرافات!طرف لیسانس گرفته میگه من نایب امام زمانم و....
ادامه مطلب [ چهار شنبه 3 اسفند 1390برچسب:دوری از خرافات, ] [ 17:26 ] [ اکبر احمدی ]
[
مباني تربيت. يعني چه؟ يعني حالا انسان را رها كنيم. حالا مگر لازم است تربيت كنيم؟ ول كن بابا! مثل درختهاي جنگل. درختهاي جنگل نه كشاورزي ميخواهد، نه سم پاشي ميخواهد. خودش سبز ميشود. همينطور كه درختهاي جنگل بدون كشاورزي، كشاورزان خودش سبز ميشود، انسان را هم ول كنيد. هرطور شد، شد. لازم است كه ما حتماً دنبال اين كار را بگيريم. ما مأمور به تربيت هستيم. ما مأمور به چند چيز هستيم: 1-چرا باید به تربيت خودتوجه داشته باشیم:، اولا: قرآن ميفرمايد كه: «عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» (مائده/105) يعني خودتان را حفظ كنيد. چون انسان دارای دشمنان بسیاری است که اگر از خودش غافل شود حتما اورا به انحراف وسپس اورا نابود می کنند . شیطان یکی از این دشمنان می باشد ،هوا های نفسانی ،رذایل ووو....پس باید خودمان را حفظ کنیم از طرفی ما مأمور هستيم به پيمودن راه مستقيم. «وَ أَنَّ هذا صِراطي مُسْتَقيماً» (انعام/153) قرآن ميفرمايد: اين راه مستقيم من است. «فَاتَّبِعُوه» (انعام/153) پس بايد تبعيت كنيد. نميتواني هر كاري خودت ميخواهي انجام بدهي. من از نظر قرآن ميگويم. هرچه مينويسم عربيهايش قرآن است. عَلَيْكُمْ أَنْفُسَكُمْ» بر شما باد به نفستان. يعني مواظب نفستان باشيد. خودتان را مهار كنيد. هرچه دلم ميخواهد، بخورم. خوب براي چه؟ هرطور دلم ميخواهد بروم. خوب تصادف ميكني. هرچه دلم ميخواهد ببينم. بايد مواظب خودت باشي، بر خودت نظارت كن. شما يك ساختمان ميسازي، ميروي ببيني بنا چه كرده است. روي آجرها نظارت ميكني. روي خودت نظارت نميكني؟ يك غذا ميخواهي بخوري، دقت ميكني مسموم نباشد. آنوقت اين فيلم، اين حرف، اين كتاب، اين مقاله، اين رفيق، هرچه وارد مغزت شد بايد قبول كني؟ يعني غذاي جسمي كه چند ساعت در معده است كنترل ميخواهد. غذاي فكري كه يك عمري روي فكر ما اثر دارد، نظارت نميخواهد. بايد نظارت كنيم. ادامه مطلب
اين فوق تخصص روان پزشکي کودک با اشاره به اين که بي توجهي بجا يکي از مهم ترين اصول تربيتي کودک است، توضيح مي دهد: گاهي لازم است بعضي از رفتارهاي کودک ناديده گرفته شود. طبيعي است که وقتي والدين فضايي را براي کودک باز مي کنند تا رشد و تکامل طبيعي خود را بيابد، ممکن است خطاهايي هم داشته باشد. لازم است در چنين فضايي والدين سعي کنند نسبت به برخي خطاهاي کودک بي توجهي نشان دهند به عنوان مثال ممکن است يک کودک ۴ ساله زير لب حرف زشتي به والد بزند، در اين مورد بهتر است که والد آن حرف را نشنيده بگيرد نه اين که با اصرار از کودک بخواهد حرفش را تکرار کند. اصرار باعث مي شود که کودک يا دروغ بگويد يا حرف زشتش را تکرار کند که در هر ۲ صورت اين کار اشتباه است. بنابراين ناديده گرفتن اين کار منطقي تر به نظر مي رسد. در مقابل بايد در صورت لزوم تنبيهي را براي حرکت يا حرف زشت کودک در نظر گرفت. نکته اين جاست از آن جا که بيشتر خانواده هاي امروزي يک يا ۲ بچه دارند، بيشتر بچه ها به علت توجه بيش از حد لوس بار مي آيند و خانواده ها با فراگيري بخشي از اصول تربيتي کودک تمام هم و غمشان را روي تربيت کودکان مي گذارند در حالي که گاهي لازم است والدين فضاي خالي براي کودکان بگذارند. در موارد زيادي مادر پس از گذراندن مرخصي زايمان، کار خود را رها مي کند تا به تربيت کودک خود برسد. در حالي که اين کودک با اين شيوه برخورد خوب بزرگ نمي شود زيرا تمام فکر و ذکر مادر همين کودک است و همين شيوه برخورد، آسيب رسان است. در واقع افراط و تفريط آسيب زننده ترين کاري است که والدين در تربيت کودک خود اعمال مي کنند. زماني والدين در پرورش کودکان خود تفريط مي کردند اما طي ساليان اخير به نظر مي رسد والدين در اين زمينه افراط مي کنند به اين معنا که کودکان را مورد توجه و دقت بيمارگونه قرار مي دهند و همه زندگي شان را صرف کودک خود مي کنند. در صورتي که والدين بايد بدانند که تربيت صحيح کودک وقتي محقق مي شود که والدين بتوانند در کنار کودک زندگي سالمي را در پيش بگيرند و آينده اي هدفمند براي خود تعيين کنند نه اين که با به دنيا آمدن کودک، اهداف خود را فراموش کنند و هدفشان ، بزرگ کردن کودک باشد.وي در ادامه صحبت هاي خود درباره والديني که داراي مشکلاتي نظير پرخاشگري و عصبانيت اند و قادر به کنترل آن نيستند ، مي گويد: والديني که نمي توانند پرخاشگري و عصبانيت خود را کنترل کنند قادر نيستند به کودکان خود در اين مسير کمک کنند. اين دسته از والدين ابتدا بايد مشکلات رفتاري خود را شناسايي و آن را رفع کنند و سپس انتظار پرورش کودکي سالم را در خانواده خود داشته باشند.
_________________________
خراسان - مورخ دوشنبه 1390/04/06 شماره انتشار 17869
توجه بيش از حد به کودک باعث مي شود که رشد و تکامل او به تاخير بيفتد با وجود پيشرفت انسان در بسياري از زمينه ها هنوز يکي از پيچيده ترين معماهاي بسياري در زمينه رشد کودک باقي مانده است. اين که يک کودک چگونه رشد مي کند، چگونه به جهان ملحق مي شود، از چه زماني دست به طبقه بندي مي زند، چه زماني پيچيد گي هاي زبان مادري را در مي يابد و چگونه استعدادهايي را که از وي يک انسان هوشمند مي سازد، کسب مي کند؟ در حوزه تربيت کودک آن قدر مسائل پيچيده تربيتي زنجيره وار به هم گره خورده است که به نظر مي رسد اگر تمامي دانشمندان نتيجه سال ها پژوهش و تحقيق خود را يک جا ارائه کنند فقط مي توانند بخش ناچيزي از اين حوزه را روشن کنند. يک کودک در حال رشد به طور فطري به دنبال موضوعاتي است که بتواند استعداد او را شکوفا کند در اين راستا بزرگسالان فقط بايد با حمايت و پشتيباني از او، راه را برايش باز کنند. نتايج تحقيقات نشان مي دهد نوزادان بسيار بيشتر از آن چه بزرگسالان حدس مي زنند، مي دانند و طبيعي است که با اين وصف، کودکان که اغلب ما آن ها را دست کم مي گيريم در مکاشفه روزانه خود با محيط پيرامون خستگي ناپذير و تجربه طلب هستند، يکي از مهم ترين وظايف کارشناسان در حوزه روان شناسي رشد، زدودن انگاره ها و تصورات نادرست از ذهن والدين است. بيشتر والدين مي خواهند همه چيز را درباره فرزندشان به بهترين شکل ممکن در آورند اما نکته اين جاست که نقطه ايده آل دست نيافتني است زيرا والدين ايده آل و فرزند ايده آل وجود خارجي ندارد.در صفحه خانواده و سلامت به تناوب درباره مسائل تربيتي کودکان مطالبي را عرضه کرده ايم و اين بار پاي صحبت هاي يکي از روان پزشکان اطفال نشسته ايم تا بعضي از گره هاي دشوار تربيتي را باز کنيم و مورد تحليل قرار دهيم. آن چه مسلم است اين که طرح اين مسائل اولين قدم براي زدودن برخي از تصورات نادرست والدين و آموزش شيوه هاي صحيح فرزندپروري است. ادامه مطلب [ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:آشنايي با شيوه تربيتي «سازنده», ] [ 15:22 ] [ اکبر احمدی ]
[
آفرینش انسان بهگونهای است که انسان جز به وسیله ایمان و یاد خدا آرامش نمییابد. قرآن بیان میدارد که اعراض از یاد خدا، توجه به امور دنیوی و پیروی از هواهای نفساني، زندگی انسان را دشوار و با ناراحتی و اضطراب درونی همراه میسازد[26] و یاد خدا تنها آرام بخش دلهاست.[27] حضرت علی(ع) نيز، ذکر خدا را نور قلبها میداند و به آن توصیه میکند.[28]قلبی که به خدا ایمان و سرسپردگی دارد، به منبع و سرچشمه خوبیها پی برده و به آینده خویش امیدوار است و در نتیجه دچار احساس پوچی و یأس نمیشود. يكي از اهدافي كه در مقام تعليم و تربيت ديني اهميت بسزايي دارد، توجه دادن فرد متربی به یاد خدا و انجام امور عبادی است. ادامه مطلب [ سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:زنده نگهداشتن یاد خدا و توکل به او, ] [ 15:17 ] [ اکبر احمدی ]
[
برای انجام هر کاری قبل از هر چیز، باید اهداف آن را بطور دقیق مشخّص کرد تا بتوان با ابزار و روشهای مناسب، آنها را محقق نمود. تعیین هدف چنان اهمیتی دارد که مقام معظم رهبری در این مورد فرمود: حقيقتِ هر انسانى، خواسته و فكر و هدف و راه اوست.[16]در تعلیم و تربیت نیز، باید هدف را به دقت شناخت تا از خطرات ناشی از عدم آگاهی نسبت به جهت، روش و ابزار برحذر بود. نکته قابل توجه دیگر، دقت در الهی بودن هدف است. رهبر انقلاب تأکید دارد که تنها هدفی ماندگار و باقی است كه الهی باشد. ایشان میفرماید: هر هدفى كه قايم به نفس و شخص انسان است، متعلق به اوست و با رفتن و مردن انسان، آن هدف هم مىميرد و از بين مىرود؛ اما هدفى كه الهى و قايم به غيب و خواست خداست و انسان در راه آن فداكارى مىكند، با مردن انسان، آن هدف نمىميرد.[17] تعدادی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی را میتوان به شکل زیر بیان نمود: ادامه مطلب [ دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:اهداف تعلیم و تربیت اسلامی, ] [ 22:46 ] [ اکبر احمدی ]
[
دانشمندان ، بسته به جهانبینی و نوع نگرش آنها به روش و هدف از تربیت و ویژگیهای مربی و متربی، تعریفهای بسیاری برای تربیت ارائه کردهاند.[8] شهید مطهری(ره) در تعریف تربیت مینویسد:تربیت عبارت است از پرورش دادن. یعنی استعدادهای درونیای را که بالقوه در یک شیء موجود است به فعلیت درآوردن.[9]رهبر انقلاب نیز در معنای تربیت میفرماید:تربیت به معنای رشد و نمو و حرکت هر شیء به سمت هدف و غایتی است که آن شیء کمال خود را بازمییابد و برای مثال تربیت یک نهال یا یک بوته گل، به این معناست که ما این نهال یا این بوته گل را رشد و نمو بدهیم تا برگ و بار پیدا کند و ضمن اینکه خود این نهال یا بوته، از لحاظ ظاهری و جسمی و زیبایی باید شکل کامل خود را پیدا کند، میوهاش هم باید میوه سالم و شیرینی باشد.[10] ادامه مطلب [ دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:پيوند تعلیم و تربیت, ] [ 22:43 ] [ اکبر احمدی ]
[
اين نوشتار در نظر دارد تا در منظر مقام معظم رهبري، پس از تبيين ضرورت بحث از تعليم و تربيت، نشان دهد كه:1. تعليم يعني فرايند علمآموزي، با تربيت به معناي پرورش و استكمال تدريجي و به فعليت رساندن استعدادهاي دروني انسان، چه نسبتي دارد.2. اهداف تعليم و تربيت و عوامل و نهادهاي مؤثر در آن دو كدامند.واژگان كليدي تعليم، تربيت، خانواده، مدرسه، دانشگاه، حوزه علميه، صدا و سيما.انسان تا در ميدان تعليم و تربيت گام ننهد، تواناييهايش از مرحله نهان و نهفته به مرحله فعليت و شكوفايي نميرسد و از سير حركت تكاملي محروم ميماند. ازاينرو، بايد به صورت دقيق و حساب شده براي تعليم و تربيت جامعه برنامهريزي كرد؛ به گونهاي كه جنبه آلي و ابزاري بودن تعليم براي تزكيه و تربيت لحاظ گردد و همه استعدادهاي جسمي، روحي، عاطفي و عقلي انسانها به صورت همسان و مناسب پرورش داده شود.چنين ميدان وسيعي نياز به راهبري مصلح دارد كه خود عمري در راه فراگيري علم و كسب فضايل طي كرده باشد و مهمتر آنكه در درك مفاهيم وحياني و تطبيق آن بر مصاديق عصر كنوني، تكيهگاه والایی داشته باشد. به همين سبب، اين نوشتار به جستوجوی دیدگاههای رهبر معظم انقلاب اسلامی پرداخته است تا از رهنمودهای ایشان توشه راه برداشته شود. ادامه مطلب [ دو شنبه 1 اسفند 1390برچسب:تعلیم و تربیت از دیدگاه مقام معظم رهبری حفظه الله, ] [ 22:37 ] [ اکبر احمدی ]
[
طاووس كه از پارسايان زمان امام سجاد عليه السلام بود گويد: كنار كعبه رفتم از دور ديدم مردى زير ناودان كعبه با حال پريشانى ، دعا مى كند و اشك مى ريزد، پس از آن به نماز برخاست ، نزديك شدم ديدم امام سجاداست ، پس از نماز به حضورش رفته و عرض كردم اى فرزند رسول خدا! تو را بسيار پريشان و گريان ديدم ، از چه ترس دارى با اينكه تو داراى سه امتياز هستى ، اميد آنست كه هر يك از آنها موجب نجات تو گردد. ادامه مطلب [ یک شنبه 30 بهمن 1390برچسب:حال پريشان امام سجاد عليه السلام , ] [ 16:4 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |