مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

 

ماجرای جنگ بدر در قرآن

ماجرای جنگ بدر است كه نخستین جنگ بزرگ مسلمانان با كفار قریش بود كه شخص پیامبر در آن شركت نمود و فرماندهی جنگ را در دست داشت. مسلمانان در این جنگ ضربه سختی بر دشمن وارد كردند. در آیات 45 و 46 سوره انفال شش دستور نظامی ذكر شده كه در جنگ بدر موجب پیروزی مسلمانان گردید، كه اگر مسلمانان در سایر جنگها رعایت كنند، پیروزی از آنِ آنها است، این پیروزی، بسیار عجیب بود، چرا كه تعداد مسلمانان كمتر از یك سوم تعداد دشمن بود، تجهیزات آنها، قابل مقایسه با تجهیزات جنگی دشمن نبود، لطف سرشار الهی نصیب مسلمانان شد، چنان كه در آیه 26 انفال می‎خوانیم:

«وَ اذْكُرُوا إِذْ أَنْتُمْ قَلِیلٌ مُسْتَضْعَفُونَ فِی الْأَرْضِ تَخافُونَ أَنْ یتَخَطَّفَكُمُ النَّاسُ فَآواكُمْ وَ أَیدَكُمْ بِنَصْرِهِ...؛ به خاطر بیاورید هنگامی كه شما گروهی كوچك و اندك و ضعیف، در روی زمین بودید، آن چنان كه می‎ترسیدید مردم شما را بربایند، ولی خدا شما را پناه داد و یاری كرد...»
جنگ بدر در سال دوم هجرت رخ داد، و موجب شكست مفتضحانه دشمن گردید. در این جا نظر شما را به خلاصه‎ای از این نبرد قهرمانانه جلب می‎كنیم:
«بدر» منطقه وسیعی است كه دارای چاههای آب بوده و همواره كاروانها در آن جا توقف می‎كردند و از آبهای آن بهره‎مند می‎شدند.
بدر در جنوب غربی مدینه بین مدینه و مكه قرار گرفته و از این رو آن را بدر می‎گویند كه نام صاحب آبهای آن «بدر» بوده است.
علت این جنگ این بود كه: در ماه جمادی الاول سال دوم هجرت به پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ خبر رسید كه «كرز بن جابر» با گروهی از قریش تا سه منزلی شهر مدینه آمده و شتران پیامبر را با چهار پایان افراد دیگر به غارت برده و به محصولات مدینه آسیب زده‎اند. رسول اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ بی‎درنگ پرچم جنگ را به علی ـ علیه السلام ـ سپرد، آن حضرت با جمعی از مهاجران به تعقیب آنها رفتند تا به چاه بدر رسیدند و سه روز هم در آن جا توقف كردند، هر چه جستجو كردند، كسی را نیافتند سپس به مدینه برگشتند (این غزوه را غزوه بدر اولی یا بدر صغری گویند).
از طرفی كفار، اموال مهاجران را در مكه، مصادره كرده بودند، و به طور كلی می‎خواستند، مسلمانان را در مدینه در فشار محاصره اقتصادی قرار دهند، و روشن است كه اگر این فشار ادامه می‎یافت، دست كم جلو توسعه و گسترش اسلام گرفته می‎شد.
پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ برای شكستن این محاصره، تدابیری اندیشید، بزرگترین تدبیرش این بود كه عبور كاروانهای تجارتی مشركان مكه را قدغن كند. 


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 1 آذر 1390برچسب:ماجرای جنگ بدر در قرآن, ] [ 19:12 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

۷ افسانه ی اشتباه درباره ی مو که تا کنون نمی دانستید

افسانه اول: کوتاه‌کردن زود به زود موها باعث می‌شود موها سریع‌تر رشد کنند.

واقعیت: موهای شما در هر ماه، 1 تا 5/1 سانتی‌متر رشد می‌کند، چه آنها را قیچی کنید و چه به حال خود رهایشان کنید. البته ممکن است در تابستان موها اندکی سریع‌تر رشد کنند ولی شما نمی‌توانید با کمک قیچی آرایشگری کاری بکنید که سرعت رشد موهایتان افزایش یابد. در واقع، کوتاه‌کردن موها یک کار انجام می‌دهد: انتهای خراب و دو شاخه موهایتان را حذف می‌کند و باعث می‌شود موهایتان ظاهر بهتری پیدا کنند.
افسانه دوم: اگر یک موی سفید را بکنید، به جای آن دو سه تار موی سفید جدید درمی‌آید.

واقعیت: اگرچه این مطلب یک افسانه است و حقیقت ندارد ولی کندن موها عادت بدی است. کندن موها به ریشه آنها آسیب می‌زند و باعث ایجاد عفونت یا اسکار (جوشگاه) می‌شود، یعنی جای آن باقی مانده و مویی در آنجا رشد نمی‌کند

افسانه سوم: شستشوی موها با آب سرد پس از شامپو زدن، باعث درخشندگی موها می‌شود.
واقعیت: این کار ممکن است خواب را از سر شما بپراند ولی تاثیری در درخشندگی موهای شما ندارد.
افسانه چهارم: برای اینکه موهایتان واقعا تمیز شود، باید چند بار آنها را شامپو بزنید و بشویید.
واقعیت: یک بار شامپوزدن و شستشوی درست هم همین کار را می‌کند.

افسانه پنجم: اگر در روز 100 بار موهایتان را برس بزنید، برای موها خیلی مفید است.
واقعیت: برس زدن فقط برای این است که به موها حالت بدهید. برس‌زدن زیادی، موها را از فولیکو‌ل‌های‌شان بیرون می‌کشد و تارهای مو را ضعیف می‌کند. همچنین برای موهای چرب، مناسب نیست چون موجب چرب شدن بیشتر مو می‌شود.

افسانه ششم: با کمک برخی محصولات آرایشی، می‌توان انتهای دو شاخه موها را ترمیم کرد.
واقعیت: وقتی موها دو شاخه می‌شوند، دیگر این اتفاق افتاده و تنها کاری که شما می‌توانید انجام دهید، این است که قیچی را بردارید و آنها را ببرید. البته برخی آرایشگران با کمک مواد آرایشی خاصی که حاوی موم هستند، کاری می‌کنند که انتهای دوشاخه موها به هم چسبیده و کمتر جلب توجه کند. اما عقل می‌گوید که همان قیچی‌کردن، کار راحت‌تری است.

افسانه هفتم: استرس باعث ریزش موها می‌شود.

واقعیت: موهای شما همیشه در حال ریزش هستند و به‌طور طبیعی روزانه 50 تا 120 تار موی شما می‌ریزند ولی این امکان وجود دارد که وقتی شما به طرز وحشتناکی دچار استرس هستید (یعنی یک چیزی در حد طلاق گرفتن یا از دست دادن شغل) چند تار مو بیشتر بریزد. البته بارداری و مصرف برخی آنتی‌بیوتیک‌ها هم همین اثر را دارند ولی مهم این است که بعد از گذشت چند هفته، وقتی اوضاع رو به راه شد، این موها دوباره رشد می‌کنند


ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:۷ افسانه ی اشتباه درباره ی مو که تا کنون نمی دانستید , ] [ 19:6 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

آیا می دانید گرم ترین نقطه زمین کجاست؟

جالب است بدانید که گرم ترین نقطه زمین در کشور خودمان ایران است. شهرستان جم از توابع عسلویه استان بوشهر گرم ترین نقطه کره خاکی می باشد. شاید تعجب کنید ولی این چیزی است که دانشمندان و زمین شناسان بر آن مهر تایید زده اند. در این شهرستان که در بین راه بندر کنگان به سمت فیروزآباد شیراز وجود داردکوهی به نام «کوه پردیس» می باشد که این کوه برای مردم این منطقه بسیار قابل احترام است. شنیده ها حاکی است اسنادی وجود دارد که نشان می دهد آتشکده موجود در قله این کوه جزو اولین مکان هایی بوده که در آن نفت سوزانده شده است. از سوی دیگر زمین شناسان معتقدند که قله کوه پردیس نزدیک ترین نقطه زمین به خورشید است، همچنین در بسیاری از منابع از این منطقه، به عنوان یکی از اعجاب انگیز ترین مناطق جهان نیز یاد شده است. اما چرا اعجاب انگیز؟!

مغناطیسی بودن

اولین عاملی که باعث می شود این منطقه به عنوان منطقه ای عجیب در ایران تلقی شود مغناطیسی بودن کوه پردیس است. اگر با اتومبیل در فاصله هفتاد متری کوه بایستید و اتومبیل تان را از حالت ترمزدستی خارج کنید می بینید به جای این که اتومبیل به سمت سرازیری دامنه کوه حرکت کند به سمت سربالایی کوه به راه می افتد که این نشان دهنده مغناطیسی بودن کوه است و همین خاصیت باعث می شود بسیاری از رانندگان ناآشنا در این مسیر دچار حادثه شوند.


 


 


ادامه مطلب
[ سه شنبه 1 آذر 1390برچسب:گوناگون اما شنیدنی, ] [ 18:18 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

غده هاى تراوش درونى ، اعضايى هستند كه از سلول هاى بسيار مشخص ‍ و متمايز به وجود آمده اند. اين سلول ها را از آن نظر بسيار مشخص و متمايز مى ناميم كه كارشان وقف تركيب يك يا چند ماده اى است كه منحصر به خود آنها مى باشد. اين تركيبات كه هورمون نام دارند، مستقيما وارد جريان خون شده ، به تمام سلول هاى بدن مى رسند. كارشان ، كالبد شكافى اين غده هاى ترشحى را غدد بى مجرا ناميده اند)(102)


ادامه مطلب
[ چهار شنبه 1 آذر 1390برچسب:غدد داخلى, ] [ 17:38 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

این تصویر ، پرنده ای را نشان می دهدکه ، برای محافظت فرزندانش از آب ،بدن کوچکش را مانند یک سد در مقابل جریان آب قرار داده ،تا لانه اش را آب نبرد. او لانه اش را ناخواسته در مجرای یک ناودان بنا کرده و حالا که بارندگی آغاز شده ،او بدنش را مقابل جریان آب قرار داده است.

همانگونه که در تصویر می بینید ،پرنده نر مشغول غذا دادن به جوجه هاست ،اما پرنده ماده در مجرای آب خود را قرار داده است و کنار او هم آب زیادی جمع شده است. این پرنده ماده پرهای خود را باز کرده و حجم بدنش به دو برابر حجم معمولی رسیده ،تا هر چه بیشتر جلو آب را بگیرد.



زندگی را از حیوانات باید آموخت ، در دنیای بی رحم امروز که بعضی مادران و پدران ؛ فرزندان خویش را فدای هواهای نفسانی خویش می نمایند .

[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:عجایب آفرینش, ] [ 22:31 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

مزاح شیخ و ناصر الدین شاه

جناب آقای شیخ هادی نجم آبادی از جملە روحانیان محترم تهران بود و به اندازه ای عزت نفس داشت که بیشتر اوقات علناً در حضور شاگردانش می گفت: «من حتی به سلطان هم اعتنایی ندارم». این سخن کم کم به گوش ناصر الدین شاه رسید. روزی شاه تصمیم گرفت، نزد شیخ برود تا هم به شیخ محبت نماید و هم در این باره شوخی با مزه ای با او کند. وقتی سلطان از در وارد شد، شیخ در حال نشسته، سری به علامت احترام پایین آورد، ولی از جایش حرکت نکرد. ناصر الدین شاه که قصد تفریح و نیز طبع شعری داشت، گفت:

ایـها الشیـخ سخندان حکـیـم                           

گفته بودی من ندارم از تو بیم                    

می توانم گردنـت کردن دو نیم

شیخ دستهایش را به نشانە تسلیم بلند کرد و گفت: «اعوذ بالله السمیع العلیم من الشیطان الرجیم».

شاه از این حاضر جوابی و قافیه «شیطان رجیم» بسیار خندید و به شیخ صلە کافی و وافی داد.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:لطیفه های قرآنی, ] [ 22:6 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

ادای واجبات الهی

یكی از مهمترین نقاط آغاز، اداء فرایض و اهتمام به واجبات است به ویژه نماز، روزه، زكات، حج، جهاد، امر به معروف و نهی از منكر. مؤمن سالك باید نماز را در وقت بخواند، نه تنها در وقت كه در اول وقت و همیشه باید پیش از وقت خود را آماده كند تا در اول وقت به نماز برخیزد، كه امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: «أوَّل الْوقْتِ رِضْوانُ اللهِ و اخرُهُ عَفْوُاللهِ و الْعفْوُ لا یكونُ إلا منْ ذَنبٍ.»[1] نماز اول وقت سرشار از خشنودی خدا و در پایان وقت مشمول عفو و بخشش خداوند می شود. بدیهی است عفو و بخشش جز در مورد گناه صدق نمی كند.[2] اهتمام به فرایض، كاشف از روح انقیاد و موجب تقویت اساس تقوا و ایمان و اخلاق است. رسول خدا ـ صل الله علیه و آله و سلم ـ فرمود: «إعْمل بِفَرائِض اللهِ تَكُن اَتْقَی النّاسِ.»[3] به آنچه خدا واجب كرده عمل كن تا باتقواترین مردم باشی. ابوحمزه ثمالی از امام سجّاد ـ علیه السّلام ـ نقل می كند كه فرمود: «مَن ْعمِلَ بمَا افْتَرَضَ الله عَلَیْهِ فَهُو مِنْ خیرِ النّاس.»[4] هر كس عمل كند به آنچه خدا بر او واجب كرده از بهترینِ مردم است. و در حدیث دیگر فرمود: «... فَهُو منْ أعْبَدِ النّاس.»[5] ... هر كس بجای آورد آنچه را كه خدا واجب كرده از عابدترینِ مردم است.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:اوصاف اخلاقی شیعه" ادای واجبات الهی, ] [ 21:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

بحث در مورد انسان است.آيا انسان از آن دسته موجوداتى درطبيعت است كه آنها را بايد به حالت اولى و دست نخورده باقى گذاشت؟

آيا بهترين انسان آن انسانى است كه به همان حالت اولى و دست نخورده‏باقى باشد يا انسان هم مثل هزارها چيز ديگر نياز به ساخته‏شدن دارد و به‏اين دنيا كه مى‏آيد ابتدا مانند يك ماده خام به دنيا مى‏آيد،ماده خامى كه‏ارزش بالقوه دارد و بايد ساخته بشود تا ارزش فوق العاده پيدا كند؟مطلب‏از چه قرار است؟

هيچ موجودى به اندازه انسان،نيازمند به ساخته شدن نيست و هيچ‏موجودى به اندازه انسان قابل ساخته شدن نيست و هيچ موجودى به‏اندازه انسان ارزش ساخته شده‏اش با ارزش ساخته نشده‏اش اين قدرتفاوت ندارد.اين چيزى كه در دنيا از يك نظر نامش را«اخلاق‏»مى‏گذارندو از نظر ديگر نامش را«تعليم و تربيت‏»و يا«آموزش و پرورش‏»

مى‏گذارند معنايش همين است;يعنى انسان به صورت يك ماده خام راتبديل كردن به يك انسان قابل استفاده.قابل استفاده براى چه كسى؟براى‏خودش و براى جامعه خودش.

اگر ما ميان انسان و حيوان مقايسه‏اى كنيم مى‏بينيم از اين نظر تفاوت‏از زمين تا آسمان است.نه تنها با حيوان بلكه با هر چيز ديگرى كه نياز به‏ساختن دارد اگر انسان را مقايسه كنيم مى‏بينيم هر چيز ديگر در مقابل‏انسان به يك معنا ساخته شده به دنيا مى‏آيد،يك مقدار هم بايد روى آن كارشود تا بهتر ساخته شود.ولى انسان،يگانه موجودى است كه از هر نظربايد ساخته شود.عرض كردم كه طلا را بايد ساخت،به آن صورتى كه از معدن استخراج مى‏شود قابل استفاده نيست;نقره و آهن را هم بايدساخت،حيوان را هم بايد ساخت،بايد اهلى كرد، تربيت كرد ولى اين‏تفاوت هست كه طلا در طلا بودن خودش ديگر«ساخته شده‏»است، نقره‏هم در نقره بودن خودش ساخته شده به وجود آمده است و همچنين اسب‏در اسب بودن خودش و گوسفند در گوسفند بودن خودش.اينها به‏اصطلاح فيلسوفان از نظر«ماهيت‏»ساخته شده به دنيا آمده‏اند و از نظركيفيت و كميت نياز به ساخته شدن دارند. طلا ماهيتش طلاست،منتها يك‏زرگر عيارش را درست مى‏كند،آن را پرداخت مى‏كند،براق مى‏كند و امثال‏اينها،ولى ديگر آهن نمى‏تواند در دست زرگر طلا شود،طلا در دست‏زرگر نقره شود.اينها از نظر ماهيت‏ساخته شده به دنيا آمده‏اند;يعنى‏خلقت،ماهيت آنها را ساخته است. اگر نياز به ساخته شدن دارند در كيفيت‏است.ولى انسان يگانه موجودى است كه حتى از نظر ماهيت هم ساخته وپرداخته به دنيا نيامده است و لهذا اين كه واقعيت انسان چه واقعيتى وماهيت انسان چه ماهيتى باشد همه جور ممكن است از آب در بيايد،همه جور ممكن ست‏ساخته شود.ممكن است انسان فرشته شود و صددرجه از فرشته بالاتر.ما چون لفظى بالاتر از فرشته نداريم مى‏گوييم‏فرشته.اگر از اين تعبير،كسى به اشتباه نيفتد مى‏گويم:«انسان ممكن است‏موجودى شود كه از خدا هم جدايى ندارد»;نمى‏گويم انسان خدا بشود.به‏قول حافظ:

خيال حوصله بحر مى‏پزد هيهات چه‏هاست در سر اين قطره محال انديش

قطره‏اى را مى‏گويد كه آرزوى اقيانوس شدن در آن هست.ممكن است‏همين انسان از هر موجودى كه شما تصورش را بكنيد منحطتر و پست‏ترشود;يا صورتش صورت انسان يك سر و دو گوش پهن ناخن باشد و روى دو پا هم راه برود ولى واقعيتش مثلا يك گرگ و يا يك سگ باشد.

اين همان مطلبى است كه قرآن در مورد بعضى انسانها مى‏فرمايد: «اولئك‏كالانعام بل هم اضل‏» (3) مانند چهارپايان هستند و نه چهارپايان بلكه خيلى‏پست‏تر و منحطتر از چهارپايان.در جاى ديگرى مى‏فرمايد: «ثم رددناه‏اسفل سافلين‏» (4) .«اسفل سافلين‏»يعنى چه؟يعنى از هر سافل و پستى‏پست‏تر.«اعلى عليين‏»يعنى چه؟يعنى از هر عالى‏اى عالى‏تر.اعجوبه‏اى‏هست در عالم به نام‏«انسان‏»كه امكان همه گونه شدن در او هست.براى‏اسب امكان گاو شدن،الاغ شدن و يا سگ شدن نيست،براى سگ هم‏امكان اسب شدن نيست ولى براى انسان امكان همه چيز شدن هست.

همين جاست كه نياز انسان به‏«مدل‏»به اصطلاح روشن مى‏شود.حال‏كه وقتى به دنيا مى‏آييم همه چيز مى‏توانيم باشيم،جماد مى‏توانيم باشيم،انواع نباتها مى‏توانيم باشيم،انواع حيوانها مى‏توانيم باشيم،فرشته‏مى‏توانيم باشيم،بالاتر از فرشته مى‏توانيم باشيم،پس يك مدل ودستور العمل مى‏خواهيم.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:ويژگيهاى ساخته شدن انسان, ] [ 21:47 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

نور خدا خاموش شدنى نيست

اينجا يك سؤال پيش مى‏آيد.پيغمبرانى و مخصوصا عيساى مسيح‏چنين بشارتهايى دادند ولى بعد اكثريت مردم قبول نكردند و دانسته انكاركردند.پس آيا بايد فاتحه اسلام را خواند؟ قرآن جواب مى‏دهد كه عيساى‏مسيح و ديگران كه به آن مردم بشارت دادند،اين براى خير آنها بود كه‏وقتى آن پيغمبر مى‏آيد و آن مائده الهى پهن مى‏شود،صلاح و سعادت آنهادر آن است كه به او بگروند،نه اين كه اگر نگرويدند بگويند اين دين تاييدنمى‏شود.مى‏فرمايد:اينها تكذيب كنند يا تكذيب نكنند،نور خدا با اين‏حرفها خاموش نمى‏شود: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم نوره و لوكره الكافرون‏» .اشتباه نشود،با موضع منفى گرفتن آنها سد راه اسلام‏نمى‏شود.اسلام حقيقتى است كه بايد نقش و رسالت‏خود را در عالم انجام‏بدهد و انجام هم مى‏دهد.قرآن-كه در سوره توبه هم قريب به همين بيان‏آمده است-چنين تشبيه مى‏كند كه مثل اينها براى جلوگيرى از توسعه‏اسلام،مثل كسى است كه بخواهد اين خورشيد عالمتاب را با پف خودش‏خاموش كند: «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم‏» اينها مى‏خواهند با دهانشان‏نور خدا را خاموش كنند.نورى را كه خدا روشن كرده است،اينهامى‏خواهند با پفشان خاموش كنند؟!نه،خدا نور خودش را به تمام و كمال‏به مرحله نهايت‏خواهد رسانيد، مى‏خواهد كافران خوششان بيايد،مى‏خواهد بدشان بيايد،خوشامد و ناخوشامد آنها در سرنوشت‏خودشان‏مؤثر است نه در سرنوشت اسلام. «يريدون ليطفئوا نور الله بافواههم و الله متم‏نوره و لو كره الكافرون‏» .عجيب است اين سياق و انتظام آيات قرآن كه هر كدام به دنبال ديگرى چطور نظم خاصى دارد و به سؤالات جواب مى‏ دهد.

پس در آن آيات مساله بشارت مطرح شد و در اين آيه مطلب اين طوربيان شد كه خيال نكنيد كه توسعه اسلام و عالمگير شدن شعاع دين اسلام‏بستگى دارد به اين كه اين بنى‏اسرائيلى كه عيسى عليه السلام به آنها بشارت داده،گرايش پيدا كنند يا نكنند،مردم دنيا همه منتظر ايستاده‏اند كه آيا اينهامسلمان مى‏شوند;نه،مسلمان شدن آنها فقط براى خود آنها خوب بوده‏است.اين نور خداست و نور خدا خاموش شدنى نيست.اراده خدا تعلق‏گرفته است كه اين نور را جهانگير كند.


ادامه مطلب
[ دو شنبه 30 آبان 1390برچسب:نور خدا خاموش شدنى نيست' سر خاموش نشدن نور خدا, ] [ 21:35 ] [ اکبر احمدی ] [ ]

قرآن کریم، فرمان می دهد که «با صادقان باشید» (کونوا مع الصادقین).(4) از سوی دیگر از برخی بزرگان و انبیاء، با عنوانِ «صدیق» و «صادق الوعد» یاد می کند. لقبِ حضرت زهرا(ع) نیز «صدیقه» بود. نعمت صداقت نیز، موهبتی است که از سوی خداوند به برخی داده می شود و «صدیقین»، همتراز با شهدا و انبیاء و صالحان به شمار آمده اند.

به فرموده امام صادق(ع)، سرلوحه دعوت همه پیامبران در مسایل معاشرتی و اخلاقی، «راستگویی» و «امانت داری» بوده است: «اِنّ اللّه عزوجلّ لم یَبْعَثِ الأنبیاءِ اِلاّ بِصدْقِ الحدیثِ و اداء الأمانةِ اِلیَ البَرِّ و الفاجِرِ».(5)

باز از کلام آن حضرت است که: به حضرت اسماعیل، از آن رو «صادق الوعد» گفتند که با کسی در جایی قرار گذاشت و تا مدتی (یکسال هم گفته اند) همانجا منتظر ماند. از این رو خداوند او را صادق الوعد نامید.(6)

صداقت سیاسی

صدق، تنها به عنوان یک خصلت فردی، یا احیانا در معاشرتهای خانوادگی و دوستانه نیست. در صحنه اجتماع و فعالیتهای سیاسی و عملکرد شخصیتهای مشهور هم مصداق و مورد پیدا می کند.

گاهی کسانی برای خودنمایی و شهرت طلبی به مبارزه می پردازند، تا خود را به عنوان چهره ای انقلابی بشناسانند. برخی هم از روی تعهد و تکلیف و سوز دینی و شعور انسانی مبارزه می کنند.

بعضی فریبکارانه شعار مردم دوستی و حمایت از خلق و دفاع از مظلومین و محرومین می دهند. برخی هم به راستی قلبشان برای مردم می تپد و صادقانه به مردم عشق می ورزند و برای نجات و رستگاری و بهروزی آنان می کوشند.

برخی برای جلب حمایت مردم و جذب «آراء»، به وعده دادن می پردازند و مردم را جذب می کنند، برخی هم صادقانه برای ادای وظیفه و خدمت به جامعه در عرصه «انتخابات» شرکت می کنند.

چه بسیار از جوانانی که فریب «شعارهای سیاسی» و «حرفهای داغ و انقلابی» را خورده و می خورند و جذب کسانی می شوند که فاقد صداقت اند. فعالیتهای گروهکها در اول انقلاب در جذب جوانان و چهره بظاهر انقلابی برخی سران احزاب و سازمانهای فلسطینی نیز شاهدی از همین نیرنگ بازیهاست.


ادامه مطلب
[ یک شنبه 29 آبان 1390برچسب:با صادقان, ] [ 22:4 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
صفحه قبل 1 ... 143 144 145 146 147 ... 169 صفحه بعد
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب