گستره عدل
O عدالت ، يكى از محورهاى اصلى اسلام است به طورى كه در ميان صفات خداوند، بعد از توحيد مطرح شده است . چنانكه در مرجعيّت دينى ، امام جمعه و جماعت ، قاضى ، شاهد و مسئول بيت المال عدالت شرط لازم است .اگر به عدالت با ديد وسيعى نگاه كنيم ، خواهيم ديد كه در تمام برنامه هاى اسلامى به مسئله عدالت و تعادل و دورى از افراط و تفريط به نحوى توجّه شده است از جمله :1 عدالت در عبادت تا آنجاست كه در كتاب هاى روايى با عنوان ((باب الاقتصاد فى العباده )) يعنى ميانه روى در عبادت رواياتى نقل شده است .
2 عدالت در كار و تفريح .
3 عدالت در محبّت و غضب .
4 عدالت براى دوست و دشمن .
5 عدالت در توليد و مصرف .
6 عدالت در تشويق و توبيخ .
7 عدالت در تقسيم بيت المال و وصيّت اموال شخصى .
8 عدالت در ميان همسران ، فرزندان ، دوستان وهمكاران .
9 عدالت در قضاوت ، حتّى در نگاه به طرفين دعوا.
10 عدالت در قصاص .
11 عدالت در جنگ .
12 عدالت در برخورد با حيوانات تا آنجا كه حضرت على عليه السلام به مسئول جمع آورى زكات سفارش مى كند كه اگر در مسير راه خواستى بر حيوانى كه به عنوان زكات گرفته شده سوار شوى بايد مراعات عدالت را بكنى .(135) مثلاً اگر چهار شتر به عنوان زكات گرفته شده و شما دو ساعت در راه هستى ، هر شترى را نيم ساعت مركب خود قرار دهى .در جاى ديگر مى خوانيم : اگر يكى از حاجيان بخاطر زود رسيدن به مكه حيوانش را بيش از معمول خسته كرده باشد، گواهى او را در مسائل حقوقى نپذيريد. چون او نسبت به حيوان خود ظلم كرده است .(136)به هر حال عدالت در اسلام در همه چيز مى باشد، حتّى اگر كودكى در مكانى از مسجد نشسته باشد و او را از جاى خود بلند كرده ودر آن مكان نماز خوانديم نمازمان ايراد دارد.(137)
نمونه ها
# قرآن به كسانى از مردم حجاز كه براى خود امتيازى قائل بودند و مسير خود را از ساير مردم جدا مى كردند دستور داد از همان طريقى كه مردم مراسم حج را انجام مى دهند انجام دهيد (اَفيضوا من حَيثُ اَفاضَ النّاس )(138) و هرگاه ثروتمندان از انبيا تقاضاى طرد فقرا را داشتند، پاسخ مى شنيدند كه هرگز آنان را طرد نمى كنم . (ما اءنَا بِطارِد الّذين آمنوا)(139)# پيامبر اكرم صلّى اللّه عليه و آله در آخرين سفر خود، مردم را جمع كرد و فرمود: مردم از هر نژاد و قبيله اى باشند برابرند.(140)# بعضى سياستمداران و مصلحت انديشان از حضرت على عليه السلام درخواست كردند كه سهم فقرا و بردگان را از سهم افراد برجسته جدا كن و به نخبگان اجتماعى سهم بيشترى بده تا پايه هاى حكومتت محكم شود و آنان كارشكنى نكنند و به معاويه ملحق نشوند. حضرت فرمود: آيا مى خواهيد كه من باج بدهم ؟!! هر كس خواست بماند و هر كه خواست برود.(141) و همين امام عزيز در آغاز حكومتش فرمود: تمام ولخرجى هايى كه در زمان قبل از من بوده را پس گرفته و به بيت المال واريز مى كنم ، حتّى اگر براى مهريه همسرانشان يا خريد بردگان صرف شده باشد.(142)# حضرت على عليه السلام مى فرمود: حتّى اگر مال از شخص من باشد به طور مساوى تقسيم مى كنم تا چه رسد به اينكه مال خدا (وبيت المال ) باشد.(143)
# رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله فرمودند: اوّل كسى كه به دوزخ مى رود، حاكمى است كه به عدالت رفتار نكند.(144)# در حديث ديگرى مى خوانيم : اگر كسى سرپرست ده نفر باشد ولى ميان آن افراد به عدالت رفتار نكند، در قيامت دست و پا بسته محشور مى شود.(145)O اينها گوشه اى از نكاتى بود كه براى من طلبه از آيه كشف شد، جانم فداى كتابى كه در هر كلمه آن درسهايى است كه زمين و زمان آن را كهنه نمى كند.
براى آنكه بهتر به عظمت اين كتاب پى ببريم از شما مى خواهم يك سطر بنويسيد كه در هر كلمه آن نكاتى جاودانه و كارگشا و صحيح و منطقى نهفته باشد!!# پروردگارا! تو را به حقّ هر كلمه اى از قرآن ما را بعد از آنكه هدايت كردى ، دچار لغزشها قرار مده !
آيه (10)
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ فَاءَصْلِحُواْ بَيْنَ اءَخَوَيْكُمْ وَاتَّقُواْاللّهَ لَعَلَّكُمْ تُرْحَمُونَللّه
همانا مؤ منين با يكديگر برادرند، پس ميان برادران خود (در صورت اختلاف و نزاع ) صلح و آشتى برقرار كنيد و تقوى داشته باشيد تا مورد ترحّم خداوند قرار گيريد.
نكته ها:
O اين آيه رابطه مؤ منان با يكديگر را همچون دو برادر دانسته است كه در اين تعبير نكاتى نهفته است از جمله :
الف : دو برادر در برابر بيگانه ، يگانه وبازوى يكديگرند.
ب : دوستى دو برادر عميق است .
ج : امروز براى اظهار علاقه كلمات رفيق ، دوست ، هم شهرى ، هم وطن و... بكار مى رود ولكن اسلام كلمه برادر را بكار برده است كه عميق ترين واژه هاست .
د: دوستى دو برادر متقابل است .
ه : در حديث دو برادر دينى به دو دست تشبيه شده است كه يكديگر را شستشو مى دهند.(146)
O در اين آيه و آيه قبل ، در مجموع سه بار جمله ((اصلحوا)) تكرار شده كه نشانه توجّه اسلام به مسئله صلح است .
O از آنجا كه در درگيرى مسلمين عوارض تلخى مثل قهر، سوءظن ، تبليغات سوء، انتقام و فتنه هاى پس از جنگ (مراد از جنگ ، ماجراى آيات قبل است ) زياد مى باشد، لذا قرآن در اين دو آيه با جملات ((اصلحوا، اقسطوا، يُحبّ المقسطين ، اِخوَة ، اَخوَيكم ، اتّقوا، تُرحمون )) بر زخم هاى ناشى از جنگ مرهم گذاشته است .
پيام ها:
1 رمز برادرى تنها در ايمان است . (مسائل اقتصادى ، سياسى ، نژادى ، جغرافيايى ، تاريخى و... نمى تواند در مردم روح برادرى به وجود بياورد) (انّما المؤ منون اخوة )
جان گرگان و سگان از هم جداست
|
متّحد جان هاى شيران خداست
|
2 برادرى بر اساس ايمان ، مشروط به زمان ، سنّ، شغل و مكان نيست . (انما المؤ منون اخوة )
3 كسى خود را برتر از ديگران نداند. (اخوة ) (آرى ، ميان والدين و فرزند برترى است ، ولى ميان برادران مساوات است )
4 براى صلح وآشتى دادن ، از كلمات محبّت آميز، روانى و انگيزه آور استفاده كنيم . (اخوة فاصلحوا)
5 صلح دادن بر همه مسلمانان واجب است ، نه تنها بر گروهى خاص . (فاصلحوا)
6 اصلاح كننده نيز برادر طرفين درگير است . (بين اخويكم )
7 اصلاح و آشتى دادن نيز آفاتى دارد كه بايد مراقب بود. (فاصلحوا... و اتقوا) (بعضى آفات اصلاح و ميانجى گرى عبارتند از خودنمايى ، توقّع ، ظلم در اصلاح دادن ، منّت گذاشتن و...)
8 جامعه درگير، از دريافت رحمت الهى محروم است . (فاصلحوا... واتقوا... ترحمون )
9 صلح و صفا، مقدّمه دريافت رحمت الهى است . (فاصلحوا... ترحمون )
نظرات شما عزیزان: