مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
نتيجه اين كه اسماء حسنى و نامهاى الهى نشانگر همان صفات الهى هستند و كسى كه به اين صفات تخلق يابد و داراى مفاهيم اين صفات شود، يعنى مظهر اين صفات - حتى بخشى از اين صفات - گردد مىتواند آن چنان تكامل روحى يابد كه حامل اسم اعظم گردد و خداگونه شود، وگرنه يك شخص گناهكار هرگز نمىتواند با تلفظ يك كلمه از اسماء الهى، مستجاب الدعوة و مانند آن شود. فال بد و خوب3- سؤال: آيا فال زدن موضوعى خرافى استيا اثر بخش است؟ پاسخ: در روايات اسلامى از فال خوب كه از آن به «تفال» تعبير مىشود تمجيد شده، ولى از فال بد كه از آن به «تطير» تعبير مىگردد نكوهش شده است. در حديث آمده كه پيامبر (ص) فال نيك زدن را دوست داشت، و فال بد زدن را ناپسند مىشمرد، و به كسى كه فال بد مىزد مىفرمود: بگو خدايا خير و نيكى فقط از جانب تو است، و بدى و بلا جز به خواست تو برطرف نشود، و حول و قوتى به جز تو نيست.» (5) پيامبر (ص) گاهى در بعضى از حوادث، فال نيك مىزد يا مثلا در جريان صلح حديبيه، هنگامى كه «سهيل بن عمرو» از طرف كافران نزد آن حضرت آمد، و پيامبر (ص) از نام او آگاه شد، به مسلمانان فرمود: «قد سهل عليكم امركم; كار بر شما سهل و آسان مىگردد»; (6) يعنى از كلمه سهيل، من فال مىزنم كه كار شما سهل مىشود. ولى در مورد فال بد (تطير) پيامبر (ص) فرمود: «الطيرة شرك; فال بد زدن يك نوع شرك است.» (7) خوبى فال نيك، از اين رو است كه موجب اميدوارى مىشود و اميد باعثحركت و پيروزى خواهد شد. در نتيجه، ياس و تنبلى و افسردگى از انسان دور خواهد گرديد. اما زشتى فال بد زدن از اين رو است كه روح اميد را در انسان مىكشد و باعثسوء ظن شده و انسان را به سستى و وادادگى و تنبلى سوق مىدهد. البته نبايد براى فال بد و خوب اثر طبيعى قايل شد، زيرا چنين اعتقادى سر از شرك بيرون مىآورد، اما اين دو مىتوانند اثر روانى داشته باشند; فال نيك مايه اميدوارى، و فال بد عامل ياس گردد. بنابراين اسلام فال نيك را تجويز، بلكه شايسته مىداند، ولى از فال بد زدن نهى مىنمايد. در آخر متذكر شويم كه بهترين مبارزه با فال بد، توكل بر خدا و تقويت روح اعتماد بر خدا است. (8) پىنوشتها: 1. قبلا در شماره 237 همين مجله، ص44و 45، اسانيد اين مطلب بيان گرديد. 2. يوسف (12) آيه22. 3. تفسير نور الثقلين، ج4، ص88. 4. اعراف (7) آيه176. 5. بحار، ج95، ص2 و 3. 6. محدث قمى، سفينة البحار، ج2، ص340- بحار، ج20، ص333. 7. تفسير الميزان، ج19، ص86. 8. ناگفته نماند بعضى از دانشمندان معتقدند نظر به اين كه ديوان حافظ، مشحون از مطالب عرفان اسلامى، و مظهر قرآن است، فال نيك زدن به آن، مايه اميدوارى خواهد شد، چرا كه الهامگيرى غيرمستقيم از قرآن است، بنابراين اشكال ندارد; چنان كه نقل مىكنند، علامه طباطبايى صاحب تفسير الميزان، گاهى به ديوان حافظ فال مىزدند.
نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |