تفسير: خيالهاى باطل يهود.
در ايـن آيـه بـار ديـگـر خداوند روى سخن را به بنى اسرائيل كرده و نعمتهاى خدا را به آنها يادآور مـى شـود و مـى گـويـد: ((اى بنى اسرائيل نعمتهايى را كه به شمادادم به خاطر بياوريد)) (يا بنى اسرائيل اذكروا نعمتى التى انـعمت عليكم ).
اين نعمتها دامنه گسترده اى دارد, از نعمت هدايت و ايمان گرفته تا رهايى ازچنگال فرعونيان و بازيافتن عظمت و استقلال همه را شامل مى شود.
سـپـس از مـيـان ايـن نـعـمـتها به نعمت فضيلت و برترى يافتن بر مردم زمان خودكه تركيبى از نـعـمـتهاى مختلف است اشاره كرده , مى گويد: ((من شما را بر جهانيان برترى بخشيدم )) (وانى فضلتكم على العالمين ).
(آيـه 48)ـ در اين آيه , قرآن خط بطلانى بر خيالهاى باطل يهود مى كشد, زيراآنها معتقد بودند كه چـون نـيـاكان و اجدادشان پيامبران خدا بودند آنها را شفاعت خواهند كرد, و يا گمان مى كردند مـى تـوان بـراى گـنـاهـان فديه و بدل تهيه نمود,همان گونه كه در اين جهان متوسل به رشوه مى شدند.
قـرآن مـى گويد: ((از آن روز بترسيد كه هيچ كس از ديگرى دفاع نمى كند))(واتقوا يوما لا تجزى نفس عن نفس شيئا).
((و نه شفاعتى (بى اذن پروردگار) پذيرفته مى شود)) (ولا يقبل منها شفاعة ).
((و نه غرامت و بدلى قبول خواهد شد)) (ولا يؤخذ منها عدل ).
((و نه كسى براى يارى انسان به پا مى خيزد)) (ولاهم ينصرون ).
خلاصه حاكم و قاضى آن صحنه كسى است كه جز عمل پاك را قبول نمى كند.
در حقيقت آيه فوق اشاره به اين است كه در اين دنيا چنين معمول است كه براى نجات مجرمان از مـجـازات از طـرق مختلفى وارد مى شوند: گاه يك نفر جريمه ديگرى را پذيرا مى شود و آن را ادا مى كند اگر اين معنى ممكن نشد متوسل به شفاعت مى گردد و اشخاصى را برمى انگيزد كه از او شفاعت كنند باز اگر اين هم نشد سعى مى كنند كه با پرداختن غرامت خود را آزاد سازند.
ايـنها طرق مختلف فرار از مجازات در دنيا است , ولى قرآن مى گويد: اصول حاكم بر مجازاتها در قـيامت بكلى از اين امور جداست , و هيچ يك از اين امور درآنجا به كار نمى آيد, تنها راه نجات , پناه بردن به سايه ايمان و تقوا است و استمداداز لطف پروردگار.
بـررسـى عقايد بت پرستان يا منحرفين اهل كتاب نشان مى دهد كه اين گونه افكار خرافى درميان آنـهـا كـم نـبـوده , مـثـلا در حـالات يهود مى خوانيم كه آنها براى كفبيت اره گناهانشان قربانى مى كردند, اگر دسترسى به قربانى بزرگ نداشتند يك جفت كبوتر قربانى مى كردند.
نظرات شما عزیزان: