ادامه بحث
در كـنـار ايـن سـنـت فـرهـنـگى - سياسى ، سنت فرهنگى - سياسى ديگرى هست كه مورخان بـاخـتـرى عـنـوان تـائوتـيـسـت هـا بـه آن مى دهند. اينها نه علاقه اى به مطالعه اجـتماعى انسان دارند و نه اهتمامى به طبقات سلطه گر و زير سلطه ، يا به رهايى اين طـبـقـه زيـردسـت و مـحـروم از چـنـگـال آن طـبقه تبهكار اساسا به تنوع اخلاقى و ارزشى انـسـانـهـا و گـروهـهـاى اجـتـمـاعـى قائل نيستند. اين جماعت شبيه فلاسفه يونانى پيش از سقراطاند.
سنت وحيانى عبارت است از نشستن پاى درس پروردگار كه واسطه تعليمش پيامبرى است و مـوضـوع ، زنـدگـى انـسان ؛ زندگى هاى موجود و ممكن ، و زندگى بايسته و زندگى نـاشـايـسـتـه . درسـى كـه يـادگـيـرى آن از راه شـنـيـدن و خـوانـدن تنها نيست . لازمه اش انـديـشيدن درباره نمونه هايى از انسانهايى است كه هر كدامشان نوع خاصى از زندگى را نمايش مى دهند و در هر زمان و هر اقليم و جامعه بزرگى يافت مى شوند. نمونه هايى كـه پـروردگـار در هر درسى نشانشان مى دهد و به آنان اشاره مى فرمايد و در دسترس اند. ويژگى هاى تفكر، باور، انكار، عواطف - هيجانات ، داوريها، حتى نگاه كردن و قيافه گرفتن هاى آنان را با دقت اعجاب انگيزى وصف كرده به تصوير مى كشد. آنگاه از ما مى خـواهـد دربـاره آنـهـا بـيـنـديـشـيـم ، سـپـس ژرف انـديـشـى - يـا تـعـقـل - كـنـيـم تـا فـقـيه - زندگى شناس بشويم . و بتوانيم زندگى اسلامى داشته باشيم .
برتر از انديشه در تنهايى را انديشه دو نفره و دسته جمعى تواءم با بيان يا گـفـتـگو معرفى مى فرمايد. انديشه و گفتگويى كه برترين انسان را، پيامبرى را كه واسطه ميان پروردگار و شاگردانش هست در بر مى گيرد: بگو: واقعيت اين است . كه مـن بـه شما يك اندرز مى دهم و آن اين كه براى خدا (حقگرايانه ) دو نفره يا به تنهايى قـامـت افـرازيـد و آنـگـاه بـيـنـديـشـيـد كـه هـمـنـشـيـنـتـان هـيـچ اخـتـلال عقلى ندارد و جز اين نيست كه شما را از رويارويى با عذابى شديد هشدار مى دهد. بگو: آن پاداشى كه براى شما خواهانم خيرى است كه عايدتان مى گردد. پاداش من فقط بر عهده خداست و او بر هر چيزى شاهد است . 5
ادامه مطلب