مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان
تبادل
لینک هوشمند
پيوندهای روزانه
لینک های مفید |
اختيار دار گشادگى سينه و بسته شدن آن هر چند گناهكار محجوب و قلبش در پس برده است ، چنان كه خودشان اعتراف مى كنند؛ و قالوا قلوبنا فى اءكنة مما تدعونا اليه و فى اذاننا وقر (200)، ولى اين امر به دست خداوند است ؛ و جعلنا على قلوبهم اءكنة اءن يفقهوه و فى اذانهم وقرا (201) و نيز قلبش به مهر الاهى مهر خورده است ؛ اءفراءيت من اتخذ الهه هويه و اءضله الله على علم و ختم على سمعه و قلبهپس چنين نيست كه قلب گناهكار خود به خود مهر خورده باشد يا اين كه خود يا فرد ديگرى از موجودات امكانى در مهر زدن او دخالت داشته باشد. زيرا صورت يكم - مهر خوردگى خود به خود و بدون هيچ سببى حاصل شود - با نظام على و معلولى حاكم بر كل جهان ناسازگار است . چون هر موجودى كه وجود يا عدمش عين ذاتش نباشد و به تعبير ديگر واجب الوجود يا ممتنع الوجود به ضرورت ازلى نباشد بلكه ممكن الوجود باشد، چنين موجودى در هر دو حالت وجود و عدم ، به سببى تكيه مى كند كه او را هست سازد يا او را در عدم بگذارد.پس همان گونه كه گشايش قلب و شرح صدر بدون سبب نيست ، مهر خوردن بر قلب و تنگى سينه نيز بدون سبب نيست فرض دوم - استناد مهر خوردگى به خود گناهكار يا فرد ديگرى از موجودات عالم امكان بدون آن كه به خداوند سبحان برسد - نيز با اصل مسلم نظام علت و معلول ناسازگار است ؛ يعنى اصل لزوم منتهى شدن سلسله علت هاى وجودى به مسبب الاءسباب بالذات و نيز لزوم قطع سلسله علت هاى فاعلى عدمى به خداوند متعالى بالعرض . زيرا شدنى نيست كه وجود چيزى به علل طولى مستند باشد كه انتهاى آن خداى متعالى است ، ولى عدم آن چيز به نبودن عللى مستند نباشد كه فرجام فقدان آن ها خوددارى از فيض و صادر نشدن فيض از خداست . چون هر چيز سبب خاصى دارد كه كليد آن چيز است و همه ى كليدها به دست خداوند سبحان است پس فتح و گشايش به افاضه ى خداست ، همان گونه كه ختم و مهر زدن نيز به سبب امساك خداوند از فيض است و همه ى اين موارد به جهت مشيت حكيمانه ى اوست كه اقتضايش چنين است كه ابتدائا هيچ كس گمراه نمى شود و هرگز بر قلب كس مهر زده نمى شود و قلب كسى در پس پرده نمى رود، مگر به جهت مجازات و عقوبت ؛ بر خلاف هدايت الاهى و شرح صدر از جانب او و نيز ديگر نعمت هاى بزرگ الاهى كه هم عنوان جزا و پاداش حسن دارد، هم منت و نعمت ابتدايى و لطف اوست كه بدون در نظر داشتن عمل پيشين بنده ، به او عطا مى شود؛ هر چند همه ى نعمتها و منتهاى الاهى ابتدايى است و نعمت ها در عوض عملى از ناحيه ى بنده ، داده نمى شود، بلكه خداوند بدون در نظر گرفتن چيزى بر بندگانش منت مى گذارد. نظرات شما عزیزان: |
موضوعات وب
آرشيو مطالب
لینک های مفید
امکانات وب |
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |