حفاظت از دیگران
ما مأمور به تربيت بستگان هم هستيم. «قُوا أَنْفُسَكُم وَ أَهْليكُمْ» (تحريم/6) نميتوانيم بچه را رها كنيم، در كوچه برود، پارك برود. سينما برود. هر فيلمي، هر سيدي، هر ماهوارهاي، بابا ولش كن جوان است ديگر. ما مأمور هستيم. «قُوا» يعني حفظ كنيد. «قُوا أَنْفُسَكُم» خودتان را حفظ كنيد. «وَ أَهْليكُمْ» (تحريم/6) اهلتان را هم حفظ كنيد.
«ما مسئول خانواده هستيم. ما مأمور هستيم. «فَاتَّبِعُوه» خدا گفته: راه مستقيم را به تو نشان ميدهم، تو بايد پيروي كني.
عیب پوشی دیگران
ما مأمور به «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه» هستيم. به ما گفتند: «تَخَلَّقُوا بِأَخْلَاقِ اللَّه» (بحارالانوار،ج58،ص129) يعني اگر خدا عيب را مي پوشاند تو هم عيب مردم را بپوشان. چرا آبرويش را ريختي؟ خدا از شما چقدر عيب سراغ دارد، ميپوشاند. هركسي كلي گناه كرده است. خدا ستّار است. آنوقت تو يك گناه از رفيقت ديدي، آبرويش را ريختي؟ ما مأمور به «تَخَلُّق» هستيم.
ارتباط با خدا
ما مأمور به ربانّي بودن هستيم. «كُونُوا رَبَّانِيِّين» (آل عمران/79) يعني همه شما، يعني يك رابطهي تنگاتنگ با پروردگار بايد داشته باشيد. ما كارهايي كه ميكنيم، بايد جواب بدهيم. «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ إِنَّكَ كادِحٌ إِلى رَبِّك» (انشقاق/6) تو داري ميروي. جايي ميروي كه بايد جواب بدهي. اگر راننده بداند كه جلوي راهش پليس است، و پليس كنترل ميكند. اينطور نيست كه هر جور دلش ميخواهد برود. كجا مي روي؟ جلوي راه پليس است. پليس تو را ميگيرد. «إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصادِ» (فجر/14) خدا در كمين است.
- پندگرفتن از تاريخ گذشتگان و اقوام پيشين
ما مأمور هستيم. «سيرُوا فِي الْأَرْضِ» (انعام/11) بارها در قرآن گفته: «سيرُوا فِي الْأَرْضِ» بلند شويد در جهان يك جهانگردي هدفدار بكنيد. نه جهانگردي عيّاشي كه يك عده دارند. نه جهانگردي جاسوسي كه يك عده دارند. جهانگردي هدفدار! بلند شويد برويد از تاريخ پيشينيان عبرت بگيريد.
پرورش فكر
ما مأمور هستيم. تا فكرمان راپرورش دهیم. مجاز نیستیم هرچه عقلمان رسيد همان را عمل كنيم. تو حق نداري هرچه عقلت ميفهمد عمل كني. «شاوِرْهُمْ» (آل عمران/159) خدا به پيغمبر كه عقل كل است ميگويد: با مردم مشورت كن. ميشود آدم بگويد: آقا من كاري به مردم ندارم. خودم تشخيص دادم عمل كردم. خوب تشخيص دادي، عمل كردي. ببین همین امر چه ظلم ها ، حق کشی ها ، بی عدالتی ها و... به دنبال داشت صرف اینکه آقا تشخیص داده بعد عمل کرده بله اگر شما يك بوته بودي در بيابان طوري نبود. يك بوته ميخواهد سبز شود، ميخواهد خشك شود. اما در يك زندگي اجتماعي گاهي يك تصميم فرد در جامعه اثر ميگذارد. آقا من تصميم گرفتم اين كار را بكنم. اينجا جاده است. اين رقمي كه در باران ميروي خوب آب چرخ ماشين تو به لباس مردم ميريزد. آقا به شما ربط ندارد من تصميم خودم را گرفتم. خوب شما اشتباه كردي. تصميم گرفتي هرطوري بروي ولو اين آب گل به هركس رسيد، رسيد. من تصميم گرفتم خانهام را اينطور بسازم. ولو اين ساختمان تو مشرف به خانهي همسايهها شد. ولو جلوي آفتاب خانهي همسايهها را گرفت. در زندگي اجتماعي مگر ميتواند عقل فردي تصميم بگيرد. تصميم فردي در زندگي اجتماعي جايز نيست. «شاوِرْ» امر است. «شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْر».
نظرات شما عزیزان: