الف. چگونه میتوان با قرآن مجید انس پیدا كرد؟
برای بهرهمندی و اُنس با قرآن باید مراحلی را طی كرد از جمله:
1. یادگیری قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «خیاركم من تعلم القرآن وعلّمه؛[8] بهترین شما كسی است كه قرآن را بیاموزد و آن را به دیگران نیز یاد دهد.
2. قرائت قرآن؛ حضرت امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «من قرأ القرآن و هو شاب مؤمن اختلط القرآن بلحمه ودمه و جعله الله مع السفره الكرام البرره...؛[9] كسی كه قرآن بخواند، درحالی كه جوان مؤمن است، قرآن با گوشت و خون او مخلوط شده و با فرشتگان بزرگوار و نیكو صفت همنشین میشود.» شود.»
پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «نوروا بیوتكم بتلاوه القرآن...»؛[10] خانههای خود را با تلاوت قرآن نورانی كنید.»
تلاوت قرآن نیز خود دارای آدابی است از جمله: الف. مسواك زدن، پیامبر گرامی میفرماید: «نظفوا طریق القرآن قیل یا رسول الله و ما طریق القرآن قال افواهكم قیل بماذا قال بالسواك؛[11] راه قرآن را پاكیزه نگه دارید. عرض شد یا رسول الله! راه قرآن چیست؟ فرمود: دهانهایتان. عرض شد: چگونه؟! فرمود: بوسیله مسواك كردن.»
ب. وضو و طهارت داشتن هنگام تلاوت قرآن؛ «لا یسمه الا المطهرون؛[12] جز پاكان بر آن دست نزنند».
ج. پناه بردن به خداوند متعال پیش از قرائت قرآن؛ «فاذا قرأت القرآن فاستغذ بالله من الشیطان الرجیم؛ وقتی كه قرآن میخوانی از (شرّ) شیطان رانده شده به خداوند پناه ببر. »
د. قرائت قرآن با صدای خوش و دلنشین؛ پیامبر گرامی ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «لكل شیء حلیه و حلیه القرآن الصوت الحسن؛[13]
ه. قرائت قرآن همراه با خشوع؛ «الم یأن للذین ءامنوا ان تخشع قلوبهم لذكر الله و ما نزل من الحق...؛[14] آیا وقت آن نرسیده است كه دلهای مؤمنان در برابر ذكر خدا و آن چه از حق نازل شده خاشع گردد....»
و. قرائت همراه با حزن و اندوه؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ان القرآن نزل بالحزن فاذا قرأ نموه فابكوا فان لم تبكوا فتباكوا»[15] براستی قرآن همراه با حزن نازل شده است، بنابراین، هنگامی كه قرآن میخوانید گریه كنید و اگر گریه نكردید حالت گریه را به خود بگیرید. »
ز. تلاوت قرآن با ترتیل و شمرده؛ «ورتل القرآن ترتیلا؛[16] قرآن را با دقت و تأنی بخوان. »
3. تدبر در قرآن؛ قاری قرآن باید با توجه به معانی قرآن، آن راتلاوت كند و در آیات تفكر و اندیشه نماید و از آنها پند گیرد، چنان كه حضرت علی ـ علیه السّلام ـ میفرماید: «(پرهیزكاران) در شب به پا خواسته و قرآن را شمرده و با تدبر تلاوت میكنند، جان خویش را با آن محزون میسازند و دوای درد خود را از آن میگیرند هرگاه به آیهای برسند كه در آن تشویق باشد، با علاقه و امید به آن روی میآورند و روح و جانشان با شوق بسیار در آن ذخیره میشود و آن را همواره الگوی خود میسازند و هرگاه به آیهای برسند كه در آن بیم باشد، گوشهای دل خود را برای شنیدن آن باز میكنند و صداهای ناله و برخورد زبانههای آتش در گوششان طنین انداز است»[17] آورند و روح و جانشان با شوق بسیار در آن ذخیره میشود و آن را همواره الگوی خود میسازند و هرگاه به آیهای برسند كه در آن بیم باشد، گوشهای دل خود را برای شنیدن آن باز میكنند و صداهای ناله و برخورد زبانههای آتش در گوششان طنین انداز است»[17]
4.عمل به قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «ربّ تال للقرآن و القرآن یلعنه؛[18] چه بسیار كسانی كه قرآن را تلاوت میكنند، در حالی كه قرآن بر آنها لعن و نفرین میفرستد.»
5.حفظ قرآن؛ پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ میفرماید: «لا یعذب الله قلبا وعی القرآن؛[19] خداوند قلبی را كه ظرف قرآن باشد، عذاب نمیكند.» بنابراین، برای مأنوس شدن با قرآن، داشتن برنامهای منظم و روزانه برای قرائت و عمل به موارد و عوامل مذكور لازم است.
ب. چرا قرآن كریم در بین ما مهجور است؟ مهجوریت قرآن و فاصله گرفتن مردم به خصوص مسلمانان از مفاهیم و معارف قرآن علتهای متعددی دارد از جمله:
1. تلاش و توطئه شیاطین جنی و انسی باعث شده كه مردم از مفاهیم و معارف بلند قرآن مجید فاصله گرفته و در دام شیطانهای وسوسهگر گرفتار آیند و با آموزههای قرآن كریم بیگانه شوند و قرآن در میان آنها به خصوص مسلمانان مهجور بماند، قرآن كریم میفرماید: « و قال الرسول! یارب ان قومی اتخذوا هذا القرآن مهجورا؛[20] و پیامبر (خدا) گفت: «پروردگارا! قوم من این قرآن را رها كردند (و از آن دوری جستند). »
2. فراموش كردن مفاهیم و معارف قرآن كریم وغفلت از آنها، باعث شده كه مردم به دستورها و پیامهای راهگشا و هدایتگر این كتاب مقدس توجه نكنند و فرهنگ قرآن در میان مردم به دست فراموشی سپرده شود بسیاری از مردم به جای عمل به قرآن، تنها آن را به عنوان یك كتاب مقدس یا به قصد ثواب آن را تلاوت میكنند و یا در مراسم ختم مردهگان آن را قرائت نموده و یا در كنار سفره عقد و یا دریاچهای سبز بر روی طاقچه از آن نگهداری میكنند!! در حالی كه قرآن كریم برای هدایت و تربیت انسانها نازل شده و مردم باید با عمل به دستورها و فرمانهای آن، برای رسیدن به كمال و نزدیك شدن به خداوند را بپیمایند و در آیات آن تدبر و تفكر كنند ودر زندگی آنها را بكار گیرند و پیاده كنند؛ «... و انزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون؛[21]... و ما این ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم تا آن چه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین كنی، شاید اندیشه كنند.»های راهگشا و هدایتگر این كتاب مقدس توجه نكنند و فرهنگ قرآن در میان مردم به دست فراموشی سپرده شود بسیاری از مردم به جای عمل به قرآن، تنها آن را به عنوان یك كتاب مقدس یا به قصد ثواب آن را تلاوت میكنند و یا در مراسم ختم مردهگان آن را قرائت نموده و یا در كنار سفره عقد و یا دریاچهای سبز بر روی طاقچه از آن نگهداری میكنند!! در حالی كه قرآن كریم برای هدایت و تربیت انسانها نازل شده و مردم باید با عمل به دستورها و فرمانهای آن، برای رسیدن به كمال و نزدیك شدن به خداوند را بپیمایند و در آیات آن تدبر و تفكر كنند ودر زندگی آنها را بكار گیرند و پیاده كنند؛ «... و انزلنا الیك الذكر لتبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفكرون؛[21]... و ما این ذكر (قرآن) را بر تو نازل كردیم تا آن چه به سوی مردم نازل شده است برای آنها تبیین كنی، شاید اندیشه كنند.»
3.حضرت علی ـ علیه السّلام ـ درباره مهجوریت قرآن كریم میفرماید: «... حاملان قرآن آن را واگذاشته و حافظان قرآن آن را فراموش میكنند، پس در آن روزقرآن و پیروانش از میان مردم رانده و مهجور میگردند و هر دو غریبانه در یك راه ناشناخته سرگردانند و پناهگاهی میان مردم ندارند، پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، ولی گویا حضور ندارند، با مردمند ولی از آنها بریدهاند؛ زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند، گر چه كنار یكدیگر قرار گیرند، مردم در آن روز، درجدایی و تفرقه هم داستان، و در اتحاد و یگانگی پراكندهاند، گویی آنان پیشوای قرآن بوده و قرآن پیشوای آنان نیست، پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی را از قرآن نشناسند...».[ 22]
برای چیزی زیبایی و زینتی است و زینت قرآن صوت نیكو میباشد.
[1] . اسراء، آیه 9.
[2] . فرقان، آیه 1.
[3] . محمد بن یعقوب كلینی، الكافی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ج 2، ص 598.
[4] . شوری، آیه 7.
[5] . علامه مجلسی(ره)، بحار الانوار، مؤسسه الوفا بیروت، سال انتشار 1404 ق، ج 2، ص 36.
[6] عبد الحمید بن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، قم، كتابخانه آیت الله مرعشی نجفی، 1404 ق، ج 10، ص 194.
[7] . محدث نوری، مستدرك الوسائل، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ اوّل، ج 4، ص 236.
[8] . علامه مجلسی، بحار الانوار، موسسه الوفا بیروت، ج 89، ص 186.
[9] . محمد بن یعقوب كلینی، الكافی، تهران، دار الكتب الاسلامیه، ج 2، ص 603.
[10] . همان، ص 610.
[11] . بحارالانوار، همان، ص 213.
[12] . واقعه، 79.
[13] . نحل، آیه 98.
[14] . الكافی، همان، ص 615، حدید، آیه 16.
[15] . شعیری، تاج الدین، جامع الاخبار، قم، انتشارات رضی، چاپ دوّم، ص 49.
[16] . مزمل، آیه 4.
[17] . نهج البلاغه، معجم المفهرس، نشر مؤسسه امیر المؤمنین ـ علیه السّلام ـ قم، خطبه 193، ص 12.
[18] . محمدی ری شهری، محمد، میزان الحكمه، قم، مكتب الاعلام الاسلامی، ج 8، ص 90.
[19] . بحار الانوار، همان، ص 178.
[20] . فرقان، آیه 30.
[21] . نحل، آیه 44.
[22] . محمد دشتی، ترجمه نهج البلاغه، تهران، انتشارات زهد، چ 3، 1380، خطبه
نظرات شما عزیزان: