مشعل هدایت
قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نسیم وحی و آدرس mashalehedayt.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





پيوندهای روزانه

منظور از اين تعبير اين نيست كه هم نياكانتان را ذكر كنيد و هم خدا را, بلكه اشاره اى است به اين واقعيت كه اگر آنها بخاطر پاره اى از مواهب لايق يادآورى هستند پس چرا به سراغ خدا نمى رويد كـه تـمـام عـالـم هـسـتـى و تمام نعمتهاى جهان ازناحيه اوست صاحب صفات جلال و جمال و ولى نعمت همگان است .
((ذكر خدا)) در اين جا تمام اذكار الهى بعد از مراسم را شامل مى شود.
در اينجا مردم را به دو گروه تقسيم مى كند مى فرمايد: ((گروهى از مردم مى گويند خداوندا! در دنـيـا به ما نيكى عطا فرما ولى در آخرت بهره اى ندارند)) (فمن الناس من يقول ربنا آتنا فى الدنيا وما له فى الا خرة من خلاق ).
(آيه 201)ـ ((و گروهى مى گويند پروردگارا! به ما نيكى عطا كن و در آخرت نيكى مرحمت فرما و مـا را از عـذاب آتش نگاهدار)) (ومنهم من يقول ربنا آتنافى الدنيا حسنة وفى الا خرة حسنة وقنا عذاب النار).
در حقيقت اين قسمت از آيات اشاره به خواسته هاى مردم و اهداف آنها دراين عبادت بزرگ است , زيرا گروهى هم مواهب مادى دنيا را مى خواهند و هم مواهب معنوى را بلكه زندگى دنيا را نيز به عنوان مقدمه تكامل معنوى مى طلبند!.
در ايـن كه منظور از ((حسنة )) در آيه چيست ؟ در حديثى از پيامبراكرم (ص )مى خوانيم : ((كسى كـه خـدا بـه او قـلـبى شاكر و زبان مشغول به ذكر حق , و همسرى باايمان كه او را در امور دنيا و آخرت يارى كند ببخشد, نيكى دنيا و آخرت را به اوداده واز عذاب آتش باز داشته شده )).
الـبـته ((حسنه )) به معنى هرگونه خير و خوبى است و مفهوم وسيع و گسترده اى دارد كه تمام مـواهب مادى و معنوى را شامل مى شود, بنابراين آنچه در روايت فوق آمده بيان مصداق روشن آن است .
(آيـه 202)ـ در ايـن آيه اشاره به گروه دوم كرده (همان گروهى كه حسنه دنياو آخرت را از خدا مـى طلبند) مى فرمايد: ((آنها نصيب و بهره اى از كسب خود دارندو خداوند سريع الحساب است )) (اولئك لهم نصيب مما كسبوا واللّه سريع الحساب ).
در حـقـيـقـت ايـن آيـه نـقـطـه مقابل جمله اى است كه در آيات قبل در باره گروه اول آمد كه مى فرمايد: ((آنها نصيبى در آخرت ندارند)).
(آيـه 203)ـ ايـن آيـه آخـريـن آيه است كه در اينجا در باره مراسم حج , سخن مى گويد وسنتهاى جاهلى را در رابطه باتفاخرهاى موهوم نسبت به نياكان وگذشتگان در هم مى شكند و به آنها توصيه مى كند كه (بعد از مراسم عيد) به ياد خدا باشندمى فرمايد: ((خدا را در روزهاى معينى ياد كنيد)) (واذكروا اللّه فى ايام معدودات ).
در ايـن كـه مـنظور از اين اذكار چيست ؟ در احاديث اسلامى به اين صورت تعيين شده كه بعد از پـانـزده نـمـاز كـه آغـازش نماز ظهر روز عيد قربان , و پايانش نمازروز سيزدهم است , جمله هاى الـهام بخش زير تكرار گردد: اللّه اكبر اللّه اكبر لا اله الا اللّه واللّه اكبر وللّه الحمد اللّه اكبر على ما هدانا اللّه اكبر على ما رزقنا من بهيمة الا نعام .
سـپـس در دنبال اين دستور مى افزايد: ((كسانى كه تعجيل كنند و (ذكر خدا را)در دو روز انجام دهـنـد گناهى بر آنان نيست , و كسانى كه تاخير كنند (و سه روز انجام دهند نيز) گناهى بر آنها نـيـسـت , براى كسانى كه تقوا پيشه كنند)) (فمن تعجل فى يومين فلا اثم عليه ومن تاخر فلا اثم عليه لمن اتقى ).
اين تعبير در حقيقت , اشاره به نوعى تخيير در ادا ذكر خدا, ميان دو روز وسه روز مى باشد.
و در پـايـان آيـه , يـك دسـتور كلى به تقوا داده مى فرمايد: ((تقواى الهى پيشه كنيد و بدانيد شما به سوى او محشور خواهيد شد)) (واتقوا اللّه واعلموا انـكم اليه تحشرون ).
اين جمله مى تواند اشاره به اين باشد كه مراسم روحانى حج , گناهان گذشته شما را پاك كرده , و هـمـچـون فرزندى كه از مادر متولد شده است پاك از اين مراسم باز مى گرديد, اما مراقب باشيد بعدا خود را آلوده نكنيد.
آيـه 204ـ شـان نـزول : در مـورد نزول اين آيه و دو آيه بعد گفته اند: اين آيات در باره ((اخنس بن شريق )) نازل شده كه مردى زيبا و خوش زبان بود و تظاهر به دوستى پيامبر(ص ) مى كرد و خود را مـسـلـمان جلوه مى داد, و سوگند مى خورد كه آن حضرت را دوست دارد و به خدا ايمان آورده , پـيـامـبر هم كه مامور به ظاهر بود با اوگرم مى گرفت , ولى او در باطن مرد منافقى بود, در يك ماجرا زراعت بعضى ازمسلمانان را آتش زد و چهارپايان آنان را كشت .
اين سه آيه نازل شد و به اين ترتيب پرده از روى كار او برداشته شد.
تـفـسـيـر: در ايـن آيه , اشاره سربسته اى به بعضى از منافقان كرده , مى فرمايد: ((وبعضى از مردم چنين هستند كه گفتار او در زندگى دنيا مايه اعجاب تو مى شود (ولى در باطن چنين نيست ) و خداوند بر آنچه در قلب او است گواه مى باشد, و اوسرسخت ترين دشمنان است )) (ومن الناس من يعجبك قوله فى الحيوة الدنياويشهداللّه على ما فى قلبه وهو الدالخصام ).
(آيـه 205)ـ سپس مى افزايد: ((نشانه دشمنى باطنى او اين است كه وقتى روى بر مى گرداند و از نـزد تـو خارج مى شود, كوشش مى كند كه در زمين , فساد به راه بيندازد, و زراعت و چهارپايان را نـابـود كـند با اين كه مى داند خدا فساد را دوست ندارد)) (واذا تولى سعى فى الا رض ليفسد فيها ويهلك الحرث والنسل واللّه لا يحب الفساد).
آرى ! اگر اينها در اظهار دوستى و محبت به پيامبراسلام و پيروان او صادق بودند هرگز دست به فـسـاد و تـخـريـب نـمـى زدنـد, ظـاهـر آنان دوستى خالصانه است ,اما در باطن , بى رحم ترين , و سرسخت ترين دشمنانند.
(آيـه 206)ـ در اين آيه مى افزايد: هنگامى كه او را از اين عمل زشت نهى كنند ((و به او گفته شود از خـدا بـتـرس (آتـش لـجـاجـت در درونـش شعله ور مى گردد) ولجاج و تعصب , او را به گناه مى كشاند)) (واذا قيل له اتق اللّه اخذته العزة بالا ثم ).
او نـه بـه اندرز ناصحان , گوش فرا مى دهد, و نه به هشدارهاى الهى بلكه پيوسته با غرور و نخوت مـخصوص به خود, بر خلاف كاريهايش مى افزايد چنين كسى را جز آتش دوزخ رام نمى كند, و لذا در پايان آيه مى فرمايد: ((آتش دوزخ براى آنها كافى است و چه بد جايگاهى است )) (فحسبه جهنم ولبئس المهاد).
آيه 207ـ شان نزول : مفسر معروف اهل تسنن ((ثعلبى )) مى گويد: هنگامى كه پيغمبراسلام (ص ) تـصميم گرفت مهاجرت كند, و مشركان اطراف خانه او را براى حمله به او, محاصره كرده بودند دسـتـور داد عـلى (ع ) در بستر او بخوابد و پارچه سبزرنگى كه مخصوص به خود پيغمبر بود روى خود بكشد.
در ايـن هـنـگام خداوند به ((جبرئيل )) و ((ميكائيل )) وحى فرستاد كه من بين شمابرادرى ايجاد كـردم و عـمـر يـكى از شما را طولانى تر قرار دادم كداميك از شما حاضراست ايثار به نفس كند؟ هيچ كدام حاضر نشدند به آنها وحى شد اكنون على (ع ) دربستر پيغمبر خوابيده و آماده شده جان خـويش را فداى او سازد به زمين برويد وحافظ و نگهبان او باشيد هنگامى كه جبرئيل بالاى سر و ميكائيل پايين پاى على (ع )نشسته بودند جبرئيل مى گفت : ((به به آفرين به تو اى على خداوند به واسطه تو برفرشتگان مباهات مى كند))!.
در اين هنگام آيه نازل گرديد و به همين دليل آن شب تاريخى به نام ((ليلة المبيت )) ناميده شده است .
تـفـسـيـر: گـرچـه ايـن آيه در مورد هجرت پيغمبر و فداكارى على (ع ) نازل شده ,ولى مفهوم و مـحتواى كلى و عمومى دارد و در واقع نقطه مقابل چيزى است كه درآيات قبل در مورد منافقان وارد شـده بـود, مـى فرمايد: ((از ميان مردم كسانى هستندكه جان خود را در برابر خشنودى خدا مـى فـروشـنـد, و خـداوند نسبت به بندگانش مهربان است )) (ومن الناس من يشرى نفسه ابتغا مرضات اللّه واللّه رؤف بالعباد).
جـمله (واللّه رؤف بالعباد) ممكن است اشاره به اين باشد كه خداوند در عين اين كه بخشنده جان بـه انـسـان اسـت هـمان را خريدارى مى كند و بالاترين بها را كه همان خشنودى اوست به انسان مى پردازد!.
قابل توجه اين كه فروشنده ((انسان )) و خريدار ((خدا)) و متاع ((جان )) و بهاى معامله خشنودى ذات پاك اوست , در حالى كه در موارد ديگر بهاى اين گونه معاملات را بهشت جاويدان و نجات از دوزخ ذكر كرده است .
بـه هـر حـال آيـه فـوق بـا تـوجه به شان نزول يكى از بزرگترين فضائل على (ع )است كه در اكثر منابع اسلامى ذكر شده است .(آيه 208) ـ.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ سه شنبه 27 تير 1391برچسب:مشعرالحرام : دومين موقف حج ,, ] [ 10:52 ] [ اکبر احمدی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید این وبلاگ یک وبلاگ قرآنی ، مذهبی ، اعتفادی ، تربیتی می باشد که جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ایجاد گردیده است
موضوعات وب
امکانات وب