مشعل هدایت قرآنی ، مذهبی ، اعتقادی ، تربیتی
| ||
|
اصل همه جانبه نگرى در تربیت انسان، تنها راه جلوگیرى از رشد ناموزون شخصیت است، غفلت از عناصر مختلف تربیت پذیر، در نهاد انسان، یقیناً رشد نامتعادل را در پى دارد، از این رو یونگ مى گوید: (ابعاد مختلف شخصیت باید هماهنگ رشد نماید، اگر بخش خاصى از شخصیت رشد بیشتر پیدا کند موجب تنش و تنیدگى شده و تولید نابهنجار مى کند.)۱۶۴ کرشن اشتاینر، نیز نخستین اصل از اصول تربیتى خود را همه جانبه نگرى دانسته مى گوید: (هرگز عمل تربیتى خود را تنها بنا به یک چشم انداز خاص مشخص مکن، بلکه همیشه آن را طبق ساختمان کلى شخصیت در حال تکوین متربى (تربیت آموز) خویش تعیین کن.)۱۶۵ شهید مطهرى، با تأکید بر اهمیت این اصل مى نویسد: (قرآن درباره آفرینش انسان مى فرماید: (انّا خلقنا الانسان من نطفه أمشاج نبتلیه) انسان/۱ ما انسان را از نطفه اى آفریدیم که درآن مخلوط ها و مشج هاى زیاد و به تعبیر امروز، در ژن هاى او استعدادهاى زیادى هست، سپس به مرحله اى از کمال مى رسد که او را لایق و شایسته تکلیف و آزمایش و امتحان و نمره دادن قرار مى دهیم. بنابراین ازاین بیان قرآن معلوم مى شود که (کمال انسان) به دلیل همین امشاج بودن با (کمال فرشته) فرق مى کند.)۱۶۶ انسان کامل، انسانى است که تمام ارزش هاى انسانى۱۶۷[استعدادها] در او همچون تمام اعضا و جوارح کودک، رو به رشد نهاده و با حفظ هماهنگى به حد اعلاى رشد نایل گردد. قرآن از چنین انسانى تعبیر به امام مى کند: (واذا ابتلى ابراهیم ربّه بکلمات فأتمّهنّ قال إنّى جاعلک للناس اماماً) ابراهیم(ع) پس از آن که از امتحان هاى گوناگون و بزرگ الهى بیرون آمد و همه را به انتها رسانید ودر همه آنها نمره عالى گرفت، به مقام امامت رسید و به او گفته شد که اکنون به حدى رسیده اى که الگو باشى و انسان هاى دیگر براى کامل شدن باید خود را با تو تطبیق دهند.۱۶۸ (ما نمى توانیم در همه ارزش ها قهرمان باشیم، ولى در حدى که مى توانیم همه ارزش ها را با یکدیگر داشته باشیم اگر انسان کامل نیستیم بالاخره یک انسان متعادل باشیم، آن وقت است که ما به صورت یک مسلمان واقعى در همه میدان ها در مى آییم.)۱۶۹ استاد در زمینه ضرورت توجه به رشد همه جانبه انسان و پى آمد غفلت از آن، مى نویسد: (غالباً جامعه ها از راه گرایش صددرصد باطل به گمراهى کشیده نمى شوند، بلکه از افراط در یک حق به فساد کشیده مى شوند، بسیارى از انسان ها نیز از این راه به فساد کشیده مى شوند.)۱۷۰ پس از بر شمردن نمونه هایى چند، از رشد هاى ناموزون و ناهماهنگ، استاد مى نویسد: قرآن به همه اینها توجه دارد و تمام این ارزش ها را با هم جمع مى کند: (التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون) اینها همه آن جنبه هاى درونى است. بعد مى فرماید: (الآمرون بالمعروف و الناهون عن المنکر) (توبه/۱۱۲) فوراً وارد جنبه هاى جامعه گرایى آنها مى شود، آنها مصلحان جامعه خود هستند. یا در آیات آخر سوره فتح مى فرماید: (محمد رسول الله و الذین معه أشدّاء على الکفار رحماء بینهم) محمد، پیامبر خداست و اصحاب تربیت شده اش در جامعه گرایى و روابط اجتماعى شان این گونه بودند که در مقابل پوشندگان حق و حقیقت و اهل عناد، پرصلابت، محکم و دیوار رویین هستند و نسبت به اهل ایمان یک پارچه محبت، مهربانى، خیر و رحمت. اگر به اینها بسنده مى کرد، مى شد مثل مکتب هاى اجتماعى امروز، ولى فوراً مى آید دنبال (تراهم رکّعاً سجّداً) همین شیران با صلابت در میدان جنگ و مهربانان میدان اخلاق، در خلوت عبادت، راکع و ساجد و نیایش گرند. (یبتغون فضلاً من الله و رضواناً) از خداى خود فزونى مى خواهند و به آنچه دارند قانع نیستند، مى خواهند روز به روز جلوتر و پیش تر بروند. و رضاى حق را مى خواهند; یعنى افرادى نیستند که براى خود دنیا یا آخرت را بخواهند، براى آنها رضاى حق از هر چیزى برتر و بالاتر است، (سیماهم فى وجوههم من أثر السجود) در چهره آنها آثار عبادت و آثار سجود را مى بینى.۱۷۱ ادامه مطلب [ پنج شنبه 18 اسفند 1390برچسب:اصل هماهنگى در رشد استعدادها, ] [ 15:49 ] [ اکبر احمدی ]
[
|
|
[ تمام حقوق مادی ومعنوی این وبلاگ متعلق : به اکبر احمدی می باشد ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |