خداوند در آخرين جمله از آيه قبل يكى از دلايل تغيير قبله را تكميل نعمت خود بر مردم و هدايت آنـان بـيـان كـرد, در اين آيه با ذكر كلمه ((كما)) اشاره به اين حقيقت مى كند كه تغيير قبله تنها نـعـمت خدا بر شما نبود, بلكه نعمتهاى فراوان ديگرى به شما داده است ((همان گونه كه رسولى در ميان شما از نوع خودتان فرستاديم )) (كم ارسلنا فيكم رسولا منكم ).
او از نـوع بشر است و تنها بشر مى تواند مربى و رهبر و سرمشق انسانها گردد واز دردها و نيازها و مسائل او آگاه باشد كه اين خود نعمت بزرگى است .
بعد از ذكر اين نعمت به چهار نعمت ديگر كه از بركت اين پيامبر, عايدمسلمين شد اشاره مى كند:.
1ـ ((آيات ما را بر شما مى خواند)) (يتلوا عليكم آياتنا).
2ـ ((و شما را پرورش مى دهد)) و بر كمالات معنوى و مادى شما مى افزايد(ويزكيكم ).
3ـ ((و كتاب و حكمت به شما مى آموزد)) (ويعلمكم الكتاب والحكمة ).
گرچه ((تعليم )) بطور طبيعى مقدم بر ((تربيت ))است , اما قرآن مجيد براى اثبات اين حقيقت كه هدف نهايى ((تربيت )) است غالبا آن را مقدم بر تعليم آورده است .
4ـ ((و آنچه را نمى دانستيد به شما ياد مى دهد)) (ويعلمكم مالم تكونواتعلمون ).
(آيـه 152)ـ ايـن آيـه بـه مردم اعلام مى كند كه جا دارد شكر اين نعمتهاى بزرگ را بجا آورند و با بـهـره گيرى صحيح از اين نعمتها, حق شكر او را ادا كنند,مى فرمايد: ((مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و شكر مرا به جا آوريد و كفران نكنيد))(فاذكرونى اذكركم واشكرولى ولاتكفرون ).
جـمـله ((مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم )) اشاره به يك اصل تربيتى است يعنى به ياد من باشيد, به يـاد ذات پـاكـى كـه سـرچـشمه تمام خوبيها و نيكيها است , توجه شمابه اين ذات پاك شما را در فعاليتها مخلصتر, مصمم تر, نيرومندتر, و متحدترمى سازد.
هـمـان گونه كه منظور از ((شكرگزارى و عدم كفران )) آن است كه هر نعمتى رادرست به جاى خود مصرف كنيد و در راه همان هدفى كه براى آن آفريده شده ايدبه كار گيريد.
ادامه مطلب