با بررسي اديان مختلف نيز به نگرشهاي گوناگوني مي رسيم. در آيين مسيحيت و يهود، خداوند، آفريننده دنيا و خالق موجودات بوده و خود نيز آفريده هايش را تكريم كرده است: ]آنگاه خدا به آنچه كه آفريده بود نظر كرد و ديد كه همه چيز نيكو است[4، اما براساس آيين يهود، مردان يهود در دعاي صبحگاهي از خداوند تشكر مي كنند كه آنان را زن نيافريده است!! و مسيحيت و كليساي متأثر از ديدگاههاي رومي و يوناني نيز، زن را عامل گناه اوليه انسان مي دانست. گناهي كه در گوهر همه انسانها براي هميشه سرشته شد!!
در كتاب سفر پيدايش، دو حكايت متفاوت درباره آفرينش روايت شده است: جرياني كه در بخش 3:2- 1:1 سفر پيدايش با پيشينه حدود چهار قرن قبل از ميلاد است و حكايت هبوط آدم و حوا در بخش 24:2- 4:2 كه پانصد سال پيشتر از حكايت نخست نوشته شده است. در حكايتي كه سابقه آن كمتر است مي خوانيم كه خداوند جهان را در شش روز آفريد و سپس آدمي را خلق كرد در اين حكايت مرد و زن با هم آفريده شده اند و هر دو موجوداتي هستند كه در نظام آفرينش بر هر آفريده اي برتري دارند: «به اين ترتيب، خداوند، مرد و زن را از شمايل خود خلق كرد»5
همچنين در روايات كهن تر آفرينش6 مي خوانيم كه پروردگار، «آدم» را به عنوان نخستين بشر از خاك زمين، خلق كرد و دم حيات را در سوراخهاي بيني او دميد، «انسان موجودي زنده شد» سپس پرنده ها و حيوانات را خلق كرد اما آدم احساس تنهايي مي كرد. سپس آدم را به خوابي عميق فرو برد و از پهلوي او زن آفريده شد و مونس آدم شد و همچنان كه ابتدا هر دو در يك بدن بودند، با ازدواج نيز دوباره هر دو يكي مي شوند7.
اينك پس از مطالعه در فلسفه ها، اديان و تمدن هاي مختلف است كه، رويكرد اسلام را جامع و كامل مي يابيم به ويژه از آن جهت كه روشن مي شود علاوه بر وحدت گوهري و اشتراك ذاتي ميان زن و مرد، تفاوتهاي واقعي نيز ميان آن دو را به رسميت مي شناسد و همين تفاوتهاي تكويني ميان زن و مرد است كه احياناً، علت براي تفاوت تشريعي ميان آن دو در مواردي محدود مي باشد و با بررسي دريافتها و نظرات فيزيولوژيست ها و روانشناسان درمي يابيم كه اسلام، به اين تفاوتهاي واقعي و علمي، توجه كاملي در جهت تشريع برخي تفاوتهاي تكليفي داشته است.
از اين رو كامل ترين نگاه به زن و مرد را مي توان نگاه اسلام دانست كه همه جوانب و ابعاد وجودي اين دو گوهر خلقت را در نظر گرفته است و جنبه هاي طبيعي و روحي و جسمي مشترك و متفاوت در مرد و زن را روشن ساخته و هيچگونه گزافه گويي در مورد يكي، روا نداشته است. اسلام تأكيد مي كند كه هدف از خلقت زن و مرد، يكي است و راهي را كه خداوند در هدايت تشريعي خود بيان كرده اصولا، براي هر دو يكسان مي باشد.
¤ عبوديت و كمال؛ هدف غايي خلقت
اسلام، هدف نهايي از خلقت انسان، را رسيدن به عبوديت (كمال و قرب الهي) دانسته و امكان رسيدن به اين قرب الهي را براي زن و مرد، مهيا كرده و پيامبران را براي گفتگو با مردان و زنان به تساوي فرستاده است و اگر در مواردي، تفاوت در برخي احكام و حقوق، وجود دارد آن، نشانه برتري يكي بر ديگري نمي باشد بعنوان نمونه اگر جهاد نظامي و شهادت در جبهه نبرد براي مردان، تشريع شده و راهي به سوي بهشت براي آنان است، معادل آن، راه ديگري براي زنان گشوده شده است و مثلا تلاش زنان در اداره امور خانه يا فرزندداري نيز، به منزله جهاد و شهادت در راه خدا و عامل كسب اجر الهي دانسته شده است، چنانچه پيامبر اكرم(ص) مي فرمايند:
قال رسول الله(ص) مهنه احداكن في بيتها جهادالمجتهدين انشاءالله
زحمت كشي شما در خانه هايتان مثل جهاد مجاهدان است.
بنا بر ديدگاه اسلام، هدف از خلقت زن و مرد، عبوديت و بندگي است و مقياس ارزش و سنجش معنوي انسان در مرد و زن، يكسان است. از جمله مواردي كه بعنوان مقياس سنجش انساني در قرآن آمده است و براي مرد و زن، يكسان است به عنوان نمونه مي توان مواردي را ذكر كرد:
1- ارزش اعمال نيك:
من عمل صالحاً من ذكر او انثي و هو مؤمن فلنحيينه حيوه طيبه
هر انساني- از مرد يا زن- كار شايسته كند و مؤمن باشد قطعاً او را با زندگي پاكيزه اي حيات بخشيم.
سوره نحل- آيه 97
2- ارزش هجرت در راه خدا:
فاستجاب لهم ربهم اني لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثي بعضكم من بعض فالذين هاجروا و اخرجوا من ديارهم و اوذوا في سبيلي و قتلوا لاكفرن عنهم سيئاتهم ولادخلنهم جنات تجري من تحتها الانهار تواباً من عندالله والله عنده حسن الثواب (آل عمران 195)
پس پروردگارشان دعاي آنان را اجابت كرد.آري من، عمل هيچ صاحب عملي از شما را، از مرد يا زن، كه همه از يكديگريد تباه نمي كنم، پس، كساني كه هجرت كرده و از خانه هاي خود رانده شده و در راه من آزار ديده و جنگيده و كشته شده اند، بدي هايشان را از آنان مي زدايم و آنان را در باغهايي كه از زير آن نهرها روان است درمي آورم، پاداشي است از جانب خدا و پاداش نيكو نزد خداست.»
ادامه مطلب